خونمون.
طبقه چهار بودم بدون آسانسور. اینجا همکفه با حیاط بزرگ. کلی درخت داره و صفا... عاشق همینش شدم و خریدیم.
ولی الان می بینم چقدر مشکلات داره. لوله ها قدیمیه. ماهی یه بار مشکل فاضلاب دارم. هی گیر میکنه. از طرفی همسایه ها رو پشت بوم نون و میوه خشک میکنن واسه بازیافت. کولرها سوسک زده و هی سوسک میاد ازشون. همین ماه پیش دو میلیون دادم ساختمان رو سم پاشی کردن. باز همسایه بساط بازیافتش بالا پشت بوم پهنه. یه دستم تو این خونه سمه، یه دستم اسید واسه لوله ها...
محله فووووق مذهبی، فووووق پیرمرد پیرزن. انقدر که برای خریدهای روزمره باید دو تا خیابون برم تا برسم سوپرمارکتی که خوراکی های جوان پسند داره. لباس فروشی ها که نگم. همه سایز بزرگ قدیمی...
همسایه هام متاسفانه ضعیفن. فکرشو نمیکردم تو این محله فقیر داشته باشیم(محله خوبیه خدایی). تا الان دو سه نفر اومدن از ما قرض گرفتن. خجالت کشیدیم دست رد به سینه شون بزنیم. ولی خودمون هم خیلی قسط داریم.
از طرفی هم متوجه شدم فرونشست داره زمین ساختمان. کف سالن گود شده!!! اینو کجای دلم بزارم.