2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2043218 بازدید | 88175 پست

سلام.

چقدر من از این تاپیک انرژی و انگیزه می‌گیرم.ممنونم از همه تون که اینجا می‌نویسید و برای دیگران هم اشتیاق ایجاد می‌کنید.

من هم می‌خوام اینجا کنارتون باشم و از برنامه‌هام بنویسم😊

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

😊😊

بالخره پست شد

دو روزه میام مینویسم موقع ارسال خطا میده. 

خداروشکر مثل اینکه مشکل رفع شد. 

و آقای مهدی،  دو روزه که پاک هست😊😍😍.  خداروشکر خیلی سخت نگذشت،  فقط خوابش کم شده،  مثل داداشش بلد نیست بدون شیر بخوابه،  این شده که دو روزه کم میخوابه و بالطبع اهالی خونه هم کم خواب هستن. 

دیروز پرستار بچه ها اومد کمکم. 

امروز تنها بودم

فردا هم انشالله پرستارشون میاد کمک. 

تو روزهای اخیر یه دونه مانتو تابستونی دوختم،  یه پارچه دیگم دارم اگه بشه زودتر بدوزمش به تابستون برسه. 

امروز از صبح یکم خونه رو. جم کردم.  نهار خورشت داشتیم فقط برنج درست کردم با پسرا خوردیم. 

برای شام دلمه درست کردم،  موقع پیچیدنش علی و مهدی کنارم نشسته بودن نگاه میکردن، یهو یه کاری پیش اومد بلند شدم رفتم، مهدی رو به علی سپردم که خرابکاری نکنه رفتم و ده دقیقه بعد برگشتم

وروجکا ده تا دونه دلمه پیچیده بودن، چیده بودن کف قابلمه، و یه دونشونم حین ارتکاب جرم گرفتم،  مهدی نشسته بود هنوز یه برگ کف دستش بود و داشت سعی میکرد قاشق حاوی موادش رو بریزه روی برگ. 😂😂😂😜. 

خواستم اونایی که پیچیدن رو دوباره باز کنم دیدم خیلی بد نشدن، گذاشتم بمونن و بقیه شو پیچیدم. 

همسرم اومد پسرا رو بردیم پارک،  بعدشم اومدم دیدن پدر همسرم،  احتنالا تا اخر شب اینجاییم. 


کارهایی که باید یادم بمونه: 

علی رو برای پیش ثبتنام اینترنتی کنم. 

۲٠ تا سوال دربیارم برای پروژه کلاسی همسرم

برای مانتوهای تابستونیم برم دکمه بخرم. 

کفش مهدی رو. دادیم چسبشو عوض کنن فردا بریم بگیریم. 


فعلا برم برای شام پدر همسرم یه فکری بکنم


بله به نظر من هم تدریجی عذاب آورتره یهو کامل بگیریش بهتره و زودتر هم نتیجه میده . با این که من دوتا ...

اره خداروشکر این شکلی خوب پیش رفت

من خودم از چیزی که یه روز هست یه روز نیست خوشم نمیاد،  مرگ یبار شیون یبار😊


به سلامتی ان شاء الله  منم محمد رو به صورت ضربتی😁 از شیر گرفتم  رفتیم حرم و آخرین بار ش ...

مهدی کوچولو خیلی پسر صبوریه، خیلی زیاد،  میدونم خیلی غصه میخوره و دلش تنگ شده ولی هیچی نمیگه😐😐،  این بیشتر شرایط رو برای من سخت میکنه😔

چه جالب توصیف کردی 😀 خدا حفظش کنه برات . ان شاءالله براحتی از شیر بگیریش . منم طاها رو ضربتی گرف ...

ای جانم😘

مهدی چسب زخم رو دید قانع شد که خراب شده،  ولی خب کلا برای بچه ها سخته،  امیدوارم خیلی  اذیت نشه. 



سلام  برنامم برا امروز  مرتب کردن تخت و اتاقم  مرتب کردن پذیرایی  رفتن به مدا ...


یعنی میشه یه روز منم واسه علاقه هام اینجوری وقت بذارم😀

کی بزرگ میشن فسقلیاممممم

الان همش باید کارامو هول هولکی بین روز انجام بدم یا بذارم وقتی دخترم میخوابه ،که اون وقتا هم خودم از خستگی فقط میخوام بشینم به دیوار زل بزنم😀

رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند...

سلام   برنامم امروز مطابق گفته هام پیش نرفت   ولی روز خوبی بود ...

مرتب کردن تخت و اتاقم ❌

مرتب کردن پذیرایی ❌

رفتن به مدارس  برای ثبت نام پسرم  میخوام مدرسش✅ عوض کنم 

زیر سینک رو مرتب کنم همه چی دیشب ریختیم بیرون  ✅ لوله گیر کرده بود 

پختن نهار و شام ✅

شستن ظرفاشون ✅✅

استارت باشگاه از امروز  میخوام برم تی ار   دوباره ❌

برم کتاب خونه وسایلم رو بیارم ✅

خوندن زبان   ۱ ساعت ❌

خوندن کتاب غیر زبان   ۱ ساعت ✅

شستن لباس ها و پهن کردنشون✅

زدن داروها به موهام و صورتم ❌

‌گرفتن دوش ✅

خوردن داروها ✅

پسرمم ببریم بسکت ثبت نام کنیم از امروز کلاس بره ❌گفت امروز نمیام 



امروز  مامانم اومد خونمون   دیگه نتونستم باشگاه برم 

دیگه برنامه ی سفر برامون ریخت که باهاشون بریم    شاید پایان ماه دوباره برم سفر 


با همسرم رفتیم بیرون یه دور زدیم   رفتیم باهم بستنی خوردیم به یاد دو نفره ی نامزدیمون 

رفتیم جنگل نشستیم   اومدیم خونه  

دیگه فردا دو تا کمکی دارم   امروز برا همین تنبلیم اومد هیچ کار نکردم     فردا جاش گزارشام پر باره 😀😁


من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
ای جانم😘 مهدی چسب زخم رو دید قانع شد که خراب شده،  ولی خب کلا برای بچه ها سخته،  امیدوار ...


انشاءالله زود کنار بیاد

خودت ماشاءلله تجربه داری ولی خب منم تجربه خودمو بگم

دخترم راحت کنار اومد اما تا 2،3 ماه بعدش بهانه گیر شد و بد خواب 

همش با مشاور صحبت می کردم روزای سختی بود چون تنها بودم. شما اگه تونستین بیشتر براش وقت بذارین که جایگزین بهتری رو برای شیر پیدا کنه، جسارت نباشه البته🌿

رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند...
یعنی میشه یه روز منم واسه علاقه هام اینجوری وقت بذارم😀 کی بزرگ میشن فسقلیاممممم الان همش باید کا ...


تازه من میگم به هیچ‌کار شخصیم  نمیرسم   همش به همسرم غر میزنم  اصلا برا خودم وقت ندارم  

تمام وقتم صرف پسرمه بیشتر 

اینجوری نگاه نکن برنامه هام مرتبه   با قرص اعصاب زندم از دست پسرم  😂😂😂

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
من روسری هارو چون بافت لطیف تری دارن جدا ميندازم  اما بلوز و شلوار باهم، و هچنین با جوراب 😬(ا ...

نه بابا حالم بد نمیشه😅 اتفاقا خوب کاری میکنی.من میدونم با اینکار خودمو دارم اذیت میکنم اما دیگه عادت کردم 

راست میگیاااا😐یکی دوبار رفتم تو صحن گوهرشاد و یکبار هم تا حرم رفتیم .صفش هم نسبتا خلوت بود.الان گفتی یادم اومد


بهترین کار برای اینکه بادمجون خیلی خیلی کم روغن مصرف کنه اینه که تکه های بادمجون و یه کوچولو ماست به ...

به به سلام رانا جون 

خوشحال شدم دیدمتون   

دياناهستم هر چه تبر زدی مرا زخم نشد !! جوانه شد  هرکجای ایرانی مراقب خودت باش .....
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز