متنفرم از یچه شوهرم

واقعا سخته

باید جات بود تا این چیزا رو درک کرد

اگر میتونی با همسرت صحبت کن که تماااام تعطیلیها قبولش نکن مثلا در ماه سه با جمعه بیاد یه بارش برای خودتون باشین

اگر هم اصلا راهی نداره سعی کن هرچند غیر ممکنه ولی به چشم بچت ببینی و سه تایی خوش بگذرونی

حقی که اون بچه گردن پدرش داره چی؟؟؟؟

اون بچه به خاطر تو بدون پدر بزرگ شه ؟؟؟

عزیزم نه مادر بچه رو نفرین کن نه خود بچه رو 

نه شوهرت رو 

خودت رو نفرین کن که رفتی با یه مرد مطلقه ی بچه دار ازدواج کردی 

خانم بچه رو نفرین نکن تروخدا چجوری دلت میاد.ولی با شوهرت با محبت صحبت کن یه راهی پیدا کنید

درست حرف بزن جوری میگی انگار ما به جای تو جواب بله دادیم یا بچه جای تو جواب بله داده . چرا بچه رو نفرین می‌کنی 

عزیزم شماهم حق دارین درسته ولی خب اپن بچع چه گناهی داره! تعطیلات فقط میتونه با پدرش وقت بگذرونه گلم 

انگار مادر بچه باید تنهایی بزرگش کنه هرچند که مادره فقط تعطیلات بچه رو میفرسته پیش باباش

طلاق بگیر

میفهمم چی میگی

شرایط بچه های طلاق خیلی سخته

ای کاش حداقل به ظاهر رعایت کنن تا زمانی که بچه مستقل میشه

دقیقا اون بچه بیشتر این پاسکاری شدن رو درک میکنه انگار که ب جایی تعلق نداره

بلخره میدونستی بچه داره ولی خب شوهرت باید خودش برنامه ریزی کنه بچه گناه نداره اشکال از شوهرته

شما اینقد ذاتت رذله و پسته که یه بچه رو نفرین میکنی قبل اینکه اون اقا بیاد شما رو بگیره پدر اون بچه بوده در نتیجه شما باید عاقلانه فک کنی قرار نیس چون شما رو گرفته دیگه پدری نکنه ادمیزاد اینقد خودخواه حق به جانم میشه مگه

خیلی از ما ها داریم یه زندگی سوهان روح و نابود کننده جوانی مون رو تحمل میکنیم چون بلد نیستیم بعداز طلاق چجوری تو صلح با همسرمون توافق کنیم سر بچه.متاسفانه بچه رو یا میکنیم اهرم فشار یا انتقام از زندگی مشترک بعدی طرفمون.حالا زن و مرد هم نداره

ایی درخاستمو قبول کن بیاخصوصیکارت دارم

اسی مشکلت اینجاست

نباید اینکار رو کنی

فقط و فقط باعث میشی شوهرت ازت دور بشه

سعی کن با بچه ارتباط برقرار کنی

باهاش دوست بشو 

اینطوری باعث میشی در آینده ازت به عنوان نامادری بدجنس یاد کنن

سعی کن با مشاور خودت صحبت کنی از بخوا بهت راه حال بده چیکار کنی وضعیت بهتر بشه