مطمئنم قرمه بزارم باز یه چی دیگه میخواد .ترشی گفتی یادم اومد ترشی از بالکن آوردم بریزم یهو گفت مگه نگفته بودم ترشی درست نکن به اجاق ما نمیوفته .لب به ترشی هم نزد.فقط دوتا سه تا بعد غذا ژله گرفت دستش رفت رو مبل خورد .به شوهرش میگفت ماست نخور سردیت میشه من هم ماست و اسفناج درست کرده بودم هم ماست و خیار با تزیین گردو و کشمش و نعنا و گل سرخ.نزاشت اون لب بزنه سالاد کاهو هم اون دفعه گذاشتم گفت ما نمیخوریم نزار سالاد ماکارونی هم میگه اینا چیه میزاری جلو غذا خوردن رو میگیره