خداشاهده ب خودم یکبار گفت پسرم میره سرکار خوراکی میخره میاره برا بچه ی تو😐
انگار من بچمو از خونه بابام آوردم بچه پسر اون دیگه نیس
خدانکنه ببینه برا من یچیزی خریده چ برا خونه چ برا خودم
عینا اونم همونو میخواد
یعنی یا من نباید داشته باشم یا اونم باید داشته باشه
همش میگه تو خوشبختی من چی کشیدم تو هیچی نکشیدی
هیییییییچ زمانی مادرشوهرمو حلالش نمیکنم
همیشه میگم واگذارش کردم به امام حسین
عمر و جوونی و زندگی منو زهر مارم کرد