2777
2789
عنوان

خیلی از وابستگی شوهرم به مادرش حالم بهم میخوره

| مشاهده متن کامل بحث + 10641 بازدید | 396 پست
یازده تا بچه اینم بچه آخر...همون بهتر که رد کردی خدا بیامرزه رفتگانت رو کاش منم همین کارو میکردم

ته تغاریه واس همین اینجوریه اکثرا بچه آخر این مدلی میشه 

اون خواستگار منم آخریه بود گفت دوطبقه خونه ساخته یکیش میخاد بزنه بنام مامانش 

مامانش قبلا مریض بوده جراحی کرده خوب شده این هی تعریف می‌کرد و بغضی میشد آنقدر تعریفش کرد ک دیگ حفظ شده بودم جریان بیماری مامانشو 

بعد بمن میگفت مامانم میبینی باید ازش تعریف تمجید کنی 😂

والا راحت شدم از دستش

 

یجوری میگه خاااااااانوادم انگاری که بنز شیش در انداختن زیر پاش خونه براش کاخ نیاوران وخریدن زدن به نامش...بقران مجید حتی غذاییم که میره تو خونه باباش میخوره اینا طعنه میزنن بهش میگن ما پول نداریم همش مرغ و برنج درست کنیم ما غذای خودمونی همیشه میخوریم تو خرجت بالاست مامانش بمن می‌گفت ببرش خونه خودتون همش چون خیلی من اذیت میشم باید براش غذا آنچنانی درست کنم بیاد پیش تو همه چیز بهش میدی میخوره راحتم دیگه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



ته تغاریه واس همین اینجوریه اکثرا بچه آخر این مدلی میشه اون خواستگار منم آخریه بود گفت دوطبقه خونه س ...

یعنی قشنگ میفهمی من چی میگم...عقب مونده ماشین رفیقش وگرفته بود ازش که بریم مهمونی خونه خواهرش بعد اومد سراغم رسیدیم در خونشون گفت برو بشین عقب تا مادرم بیاد بشینه جلو پیشم یعنی خیلی جلو خودمو گرفتم گریه نکنم خیلی دلم شکست حقم این نبود 

یعنی دیدی وقتی دعوتم میکنن میگن بیا مهمونی انگار دقیقا رو به جهنم میرم حاضرم بکشنم ولی سمت خونشون نر ...

هیچ مادری پسر خودشو تیغ نمیزنه تو شوهرت و بیشتر دوست داری یا مادرش؟ یعنی چی تیغ میزنه اون مادره یه عمر زحمت کشیده واسه بچش حالا خودتم مادر میشی میفهمی چی به چیه رفتید سر خونه زندگی خودتون بهتر میشین ازدواجتون سنتی بود یا دوست بودین باهم؟

واااای دقیقا مامان بابای منم خیلی بهش احترام میذارن مثلا فرض کن همون اول عقد می‌خواستیم بریم مسافرت ...

قبول دارم باید محل نذاری ، مامانم انقد به بابام بی محلی کرد بابام داغون شد همض غصه میخورد ولی حقشه انقد که سر خانواده ش با مامانم جنگ کرد مامانمو کتک زد

برما گذشت هرآنچه نباید میگذشت،مابقی عمر هرچه بادا باد...💔
یعنی قشنگ میفهمی من چی میگم...عقب مونده ماشین رفیقش وگرفته بود ازش که بریم مهمونی خونه خواهرش بعد او ...

حتی اگه اونم بهت نگه تو برای احترام به بزرگتر باید بری عقب بشینی بخدا من خودم خجالت میکشم جلو بشینم مادرشوهرم با دو برابر سن من بشینه پشتم روم نمیشه اصلا

هیچ مادری پسر خودشو تیغ نمیزنه تو شوهرت و بیشتر دوست داری یا مادرش؟ یعنی چی تیغ میزنه اون مادره یه ع ...

به حضرت فاطمه شاید باور نکنی ولی همش دنبال اینه ازش بکنه...کل طایفشون میدونن چه زن رندیه الکی بمن می‌گفت خرج نمیکنه برامون بعد همون لحظه شوهرم با سه تا مرغ اومد داخل الکی تا چیزی با چشا خودت ندیدی قضاوت نکن

قبول دارم باید محل نذاری ، مامانم انقد به بابام بی محلی کرد بابام داغون شد همض غصه میخورد ولی حقشه ا ...

ناراحت نشی ولی ی جاهایی واقعا زن حق داره دیگه بی محلی کنه کاش منم بلد بودم

قبول دارم باید محل نذاری ، مامانم انقد به بابام بی محلی کرد بابام داغون شد همض غصه میخورد ولی حقشه ا ...

واقعا نمیدونم چی بگم خوبه ک مامانت تونسته خودش رو نگه داره و بی محلی کنه منکه کلا اوسکولم با خودم میگم سگ محلش نمیکنم اما بازم نمیتونم 

به حضرت فاطمه شاید باور نکنی ولی همش دنبال اینه ازش بکنه...کل طایفشون میدونن چه زن رندیه الکی بمن می ...

ناراحتیت رو تابلو نکن چون شوهرت بیشتر لج میکنه این مردا تا بفهمن رو یکی حساسی بدتر میکنن 


 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز