عزیزم می گی به خانواده اش میرسه که وظیفه همسر شما نیست
به جای اینکه برای خانواده اش کولباش کنه برای خودش هر چی می خواد بخره
به شما پول زیادی نمی‌ده که همون هم خودت رو لایق نمی دونی و می خوایی برای شوهرت خرجش کنی
برای خودت هر چی می خوایی بخر
به شوهرت هم نگو پولامو جمع کردم طلا خریدم
چون هم دیگه بهت پول نمی‌ده ( می گه تو که خرجی نداری) هم اینکه دو روز دیگه طلاهات هم می گیره
وای صفحات تاپیک چقدر تند میره جلو😅
دوستان لطفا چت های نامرتبط با تاپیکو ببرید توی تاپیک دورهمی….من نمیرسم بشینم انقدر بخونم هی عقب میفتم🫠🫠🫠
وااای معصومه جان
از تجربه هات نشستم گریه کردم
یادآور بعضی سختی های زندگی و از بی پولی خانواده من هم بود
که خدا رو صدهزاررررر مرتبه شکر گذشت
و الان با اینکه برادرهام و خواهرم ازدواج کردن به یاد سختی هایی که در زندگی کشیدیم همه پشت هم هستیم
دعا می کنم همه خانواده ی همه ی دوستان حامی هم باشن
و هیچ کس دلش از خانواده اش نگیره
سلام دوستان عزیزم ممنون میشم اگر راهنمایی بفرمایید ،ما خونه ای که هستیم دو خواب ۱۲۰ متری ۲5 سال ساخت و مجتمع هست اما خیلی خوش نقشه هست و نیاز به بازسازی داره تا خوب بشه (سرامیک کردن کف، تعویض سرامیک سرویس ها، نقاشی یا کاغذ و خراب کردن آرک و احتمالا کابینت ...) اما ما با این فکر که سال ساختش بالاست خرجش نکردیم و همینجور نشستیم، ولی خیلی خسته ام از ظاهر خونه. بنظرتون اگر این خونه را بفروشیم به اضافه فروش یه واحد مسکن مهر و یک مغازه قیمت پایین و یک خونه جدید بخریم بهتره یا اینکه همین جا رو بازسازی کنیم و با رهن این دو واحد بعنوان سرمایه و جمع کردن پول بیشتر سالهای بعد اقدام به خرید خونه داشته باشیم؟
البته این رو هم بگم که برای بازسازی خیلی تو سختی میفتیم با وجود بچه ها و نداشتن جایی برای سکونت موقت . اما در عوض بدلیل امنیت این مجتمع برای ما که شهرستان میریم و یا بچه ها تو خونه تنها باشن این خونه رو خیلی دوست داریم.فقط نمیدونم با این مخارج بالایی که احتمالا 500 میلیون هزینه بازسازی بشه ارزش داره که وام و قرض بگیریم و خرجش کنیم یا نه؟
سلام خواهر های گلم منم خواستم تجربه مو از پس انداز کردن و سرمایه گذاری بهتون بگم شاید برای شما مفید باشه و منم یکم درد و دل کرده باشم
به نظر من در مورد پس انداز تون و اینکه چیا دارین و چیکار میکنید با هیچ کس حرف نزنید حتی نزدیک ترین آدم زندگیتون
چون خیلی وقتا ما آدمای اطراف مون رو نمی‌شناسیم و فک میکنیم که می‌شناسیم ولی بعد از کلی ضرر تازه ذات شون رو میفهمین
من مدتها کار میکردم و پس انداز میکردم اون موقع تازه ازدواج کرده بودم و از همه خوشی هام و خرید هام میزدم تا پس انداز کنم اوایل پول و بعد از مدتی طلا و سکه
تا اینکه بعد از دو سه سال تونستم سی ملیون طلا پس انداز کنم
تا اون موقع همه چیز خوب بود چون پس انداز مخفی بود ولی همین که از این قضیه به خواهری که به ظاهر دلسوز و مهربان بود گفتم همه پس اندازم و از دست دادم
خواهر بزرگترم زندگی خوبی نداشت و با شوهرش همیشه پولای زندگی شون رو باد میدادن به روز اومد و بهم گفت ما مدتی به جا سرمایه گذاری کردیم و هر ماه بهمون واریزی میاد تونستیم با اون پول همه چیز بخریم و طلا و وسیله نقلیه تو هم عوض اینکه پولتو راکت بزاری بیا و اینجا سرمایه گذاری کن مدتی بعد میتونی هم طلا رو دوباره بخریم و هم اصل پولتو داری هنوز تا کی میخوای کار کنی ؟ بچها من اون زمان باردار بودم و از این وضعیتم سواستفاده کرد گفت تو دیگه نمیتونی کار کنی با بچه کوچک العان وقتشه استفاده کنی
کنم خریت کردم و تمام پولم رو با اعتمادی که به خواهرم داشتن دادم دست خواهرم و البته چون پول شخصیم بود به همسرم اطلاع ندادم
بدون گرفتن هیچ رسید و سفته ای
اونجایی که سرمایه گذاری میکردیم بابت پولی که دادیم سفته میداد من اینقدر اعتماد داشتم که حتی سفته هامو هم از ابجیم نگرفتم و گفتم دست خودت باشه
چون نمی‌خواستم همسرم ببینه
حتی اون شخصی که مثلاً بهش پول دادم رو هم ندیدم و نه آدرسی و چیزی
همه رو از روی اعتماد بیش از حد
یک ماه و دوماه گذشت و طبق گفته خواهرم برام واریزی اومد خیلی خوشحال بودم که از این به بعد همین طور برام واریزی میاد و خودم هم استراحت میکنم تو خونه حالا که باردارم
تا اینکه ماه سوم گفت مرده این ماه حساب کتاب میکنه و واریزی نداره منم گفتم اشکال ندارد انشالا ماه بعد ماه بعدش باز اومد گفت این ماه مرده گوشیش و دزدیدن همه حسابش بهم ریخته
بازم گفتم اشکال نداره ماه بعدش اومد گفت مرده رفته مسافرت
خلاصه گذشت تا چند ماه مه منم استرسم بیشتر میشد
تا اینکه بلاخره زنگ زدم و بهش گفتم چرا اینجوری یهویی خواهرم بهم گفت من نمیدونم چرا مرده ورشکست شده و تو هم اول قبول کردی در سود و زیان با هم شریک باشیم. حالا هم از پول خبری نیست راستی گفت اون دوماه اول هم یک ماهشو خودم از جیبم دادم بایذ پسم بدی
بهش گفت آدرس و شماره تلفن مرده رو بده سفته هامو هم بده که برم دنبال پولم هیچ کدوم رو نداد و البته باهام به عالمه دعوا کرد و آخرش گفت دیگه اینجا زنگ نزنی خودت برو مرده رو پیدا من
منی که حتی یکبار اون آقا رو ندیدم و نمی‌شناختم دست خالی سفته هامو هم نداد
بعد از مدتی از اطرافیان شنیدم خواهرم که واقعا دوست ندارم دیگه اسم خواهر براش بیارم گفته من همون اول میخواستم سهم خودمو از این کار در بیارم بعد پول خواهرمو گرفتم و سهم خودمو فروختم بهش چون میترسیدم مرده پولمو. بخوره و سریعا پول منو برا خودش طلا خریده بود که هنوزم تو دستشه همیشه میگه من زرنگی مردم
این آدمی که به ظاهر اسم خودشو خواهر گذاشته بود تا جایی پیش رفت که منو تهدید کرد که اگه دنبال پولت باشی مجبورم به شوهرت همه چیز و بگم که بدون اجازه اون همچین کاری کردی
واقعا یه آدم چقدر می‌تونه پست و رزل باشه که به خواهر خودش به خاطر پول این کارو بکنه
پس دوستان عزیز یادتون باشه خیلی راحت به هر کسی اعتماد نکنید و البته وارد هر کاری نشید بدون تحقیق
و اینکه راز و درآمد خودتون رو حتی به خواهر تون. هم نگید چون واقعا ما از درون و ذات آدما بی خبریم
حالا کلا باهاش کات کردن و تا آخر عمرم نخواهم بخشید
همیشه تفرینش میکنم چون واقعا هم دلم و شکوند و هم تمام سرمایه شخصیمو ازم گرفت و برا خودش طلا خرید
واقعا بعضیا با این پولای حروم می‌خوان کجا دنیا رو بگیرن ؟؟
هر کس این دست و میخونه تو رو خدا برا آرامش دلم یه پست بزارید که بدونم بلاخره به روز خواهرم جواب کارشو میبینن آخه دیگه خیلی کم آوردم و حالم بده ،😔😔
عزیزم من قصد دخالت ندارم ولی این حرفاتون پر از حس منفی و سرزنش بود به پسرتون😢
راستش من خودمو گذاشتم جای پسرتون واقعا ناراحت شدم.
شما مادرشی و قطعا که با توجه به سبک زندگی خودتون دارید راهنمایش میکنید و خیر صلاحشو میخواید،ولی اگه امکان داره یکم مهربونتر برخورد کنید و حرفاتون اون بار سرزنشی و حس تحقیر رو به پسرتون ندید🙏
بازم من عذرخواهی میکنم که دخالت کردم امیدوارم که از حرفام ناراحت نشید🌹🙏
