2777
2789
معصومه جون ما خوزستان هستیم برنج رو نمیتونیم زیاد نگهداریم ماهیانه یه کیسه ۱۰ کیلویی میگیریم بین ۵ ...

آهان ... یا عزیزم همون یه گونی ...یه گونی بگیر ...که حشره و اینا نیوفته...و اینکه بودجه ات هم یاری کنه 



یا اینکه اگه بودجه اشو داری به تعداد بالا بگیری ...اون موقع بذاری جای سردتر .....بذار تو پلاستیک مشکی زباله با جارو برقی بکش قشنگ سفت و محکم ببند ...بذار جای سرد تر 


دوستم می‌ذاره تو فریزر 👌 دیگه نمی‌دونم چه جوریه 


من امتحان نکردم 


تبریز چون سردسیر من راحتم از این لحاظ...


آره عزیزم برنامه ات رو هم طبق لیست بچین ...یه بنزین رو زیادتر کن ...از باکس هایی که زیاد ضروری نیستن بردار 


آره پول اسنپ هم رو اونطور که برات نوشتم انجام بده 


یکی دوماه شاید سختت باشه به مرور میوفتی رو غلطک 



ببخشید جریان این چیه هر هفته ۱۵۰ میزنین منم میخام باشم ۱۲۰۰ م میتونم الان بریزم بقیه شو نمیدونم

سلام عزیزم


ما از یک اسفند قبل تا یک اسفند امسال که میشه ۵۲ هفته

هفتگی پول کنار میذاریم برای اهدافمون بنا به سلیقه مون و شرایطمون خرج میکنیم 


هفته اول ۱۰ هزار، دوم بیست، سوم سی و و و و 

الان هفته ۱۵ که میشه ۱۵۰ هزار



تا پایان هفته ۵۲ میشه ۱۳ میلیون و ۷۸۰ هزار تومن  


پس‌انداز ۵۲ هفته‌ای، هر سه‌شنبه، به همراه دوستان

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


تا جایی که میتونیم و بشه راهنماییشون میکنیم اگه گوش ندادن سر خودشون به سنگ میخوره ...بهش گفتم پولتو ...

آییی داغ دلمو تازه کردی 

من یه خواهرزاده دارم مثل بچمون دوسش داریم از زمان کرونا درس و گذاشت کنار اومد پیش همسرم کار کرد از همه جا بشتر حقوق دادیم بهش ولی اصلا نه به پولش دلش سوخت نه به خودش یه کم که بزرگ شد هی رفت پیش غریبه ها و بیکار میشد باز همسرم قبولش میکرد دوباره میرید ما عیاشی اشد محدود میکنیم باز میرفت 

پارسال همسرم قسطی براش گوشی آ۳۴ خرید نتونست بریزه همسرم گفت پولشو نمیخوام فقط رفیق و شب گردی رو بذار کنار یه مدت موند باز رفت الان یک هفته است با ۷۸ تومن قرض بزگشته 

گفتم خاله جان فقط با من همکاری کن بذار تا سر سال چند گرم طلا هم جمع کنیم برات لباساتو نو کنیم سه چهارتومنم نقد جمع کنیم 

این هفته که همکاری کرده باهام دعا کنید بمونه نره آخه دیگه همه دارن ربات میخرن کار نیست اگه بره دیگه مونده

خدایا عشق من و محمد و با دادن یه فرزند صالح تکثیر کن 🥺🙏 ۵آذر (شهادت اول حضرت زهرا) بی بی چک مثبت شد ۲۵(شهادت دوم حضرت زهرا)  آذر قلب و دیدم 😍 دوم اسفند جنسیت دختر مامان مشخص شد🤩💌  ۲۸ تیر ۴۰۳ دخترم اومد تو بغلم خدایا شکرت 🥹🥹🥹
عزیز دلم ❤️ چرا قبلا که در این باره صحبت کردیم  گفتم که همسر من هم به شدت آدمی بود که سخت گ ...

شاید باورت نشه عزیزم منم همه این مشکلات و.داشتم حتی با دامادمون حرف میزدم بدش میومد یا خواهرزادم همسن خودم حق نداشت بیاد خونه ما تنهایی یا من پیشش باید مثل نا محرم لباس میپوشیدم 

ولی با صبر و جلب اعتماد الان خدا رو شکر عالیه همه چیز 

خدایا عشق من و محمد و با دادن یه فرزند صالح تکثیر کن 🥺🙏 ۵آذر (شهادت اول حضرت زهرا) بی بی چک مثبت شد ۲۵(شهادت دوم حضرت زهرا)  آذر قلب و دیدم 😍 دوم اسفند جنسیت دختر مامان مشخص شد🤩💌  ۲۸ تیر ۴۰۳ دخترم اومد تو بغلم خدایا شکرت 🥹🥹🥹
راستی من چند روز پیش اینجا گفتم بچهام رو اونقدر دوستدارم که لقمه رو از دهن خودم درمیارم میذارم تو ده ...


عزیزدلم پسر من 17 سالشه فوق‌العاده باهوش در درس ریاضی اما دوست نداره  ادامه تحصیل بده و دانشگاه بره ،


حدود 4 ساله در کنار تحصیلش کار می‌کنه ،خییلی به کارهای فنی علاقه داره البته از بچگی هم استعدادش و تو فنی می‌دیدیم


من هم مثل شما از ته قلبم دوست داشتم دانشگاه بره و مدرکشو بگیره اما میبینم چقدر اینجوری خوشحال تره

مهم موفقیت و رضایت خودشونه نه چیزایی که ما دوست داشتیم بهش برسن


امیدوارم در آینده هم موفق باشند و این رضایت قلبی رو داشته باشن❤️



@masomehjoon    

گفتم تو یه پست نظر بدم که طولانی نشه

معصومه جون عجیب این پست آخرت به دلم نشست و آرومم کرد

کاش بتونم یکم از صبوری و تحملت یاد بگیرم

و همین طور ممنونم همچنان از نکات اقتصادی عالی که یادمون میدی❤️❤️💋


معصومه جون عزیز دلم خواهر قشنگم میشه بیشتر در مورد رفتار اطرافیان تو موقع نداریتون بگید. این که در ...

قربونت برم مانترا عزیز ❤️


کاش همه اتون نزدیکم بودین که رو در رو ...چشم در چشم باهاتون حرف میزدم 🥺میگفتم که چقدر تک به تک برام عزیز هستین 


و اصلا دوست ندارم که کم بیارین ...عقب بمونین ...❤️


به خاطر همون که تند تند میام میگم هدف ها در چه حالن ؟


حیف که فرسنگ ها با هم فاصله داریم 🙁


ببین عربزدل خواهر ... من به خوبی درکت میکنم که الان چی به حالت 👌❤️


اون زمون که هیچی نداشتیم ...سالی یه بار به احد و واحد قسم دم در خونه امو رو نمی زدن 


اونقدرررر شمادتمون میکردن که نگوو 


یه بار یکی از نزدیکان به نزدیک ترین کسم گفته بود که ...من به خاطر اینا فعلا بچه ام رو سر و سامان نمیدم 🙁بچه ام رو سرو سامان بدم مجبورم اینارو هم دعوت کنم که آبرومو میبرن 😢


یعنی این حرف منو سالها آزار داد 👌 می نشستم پشت قالی کار میکردم ...جاری ام میومد مزه پرانی میکرد 


می‌گفت منم به محسن گفتم منم قالی بیارم ببافم ...محسن گفت تو خانم هستی اسمت رو بلند تکرار کن خ ااااا نم 


خ اولش ( خوردن ) خ دومش ( خوابیدن ) تو باید بخوری و بخوابی 🙁اینا رو وقتی به من می‌گفت که روزی یازده ساعت کار میکردم ...یازده ساااااعت 


یا میومد می‌گفت به محسن گفتم معصومه قالی آورده دستمزد براش چهار ملیون میدن ...محسن گفت بمیره دیگه به خاطر چهار ملیون نشسته پشت قالی 


واقعا این حرفها رو پرو پرو ...جلوم میزدن 


یا میگفت آره بشین کارکن ..فردا می‌ره سرت هوو میاره 🙁


یا خواهر شوهرم میومد ..می‌گفت بچه ات چرا رنگ روش پریده 


بهش غذا نمیدی 👌 شما چرا هیچی نمیخورین ؟ چرا لاغر مردنی هست بچه ات 🥺

انقدرر تعنه ها زدن عزیزم که سالها میگزره ولی یادم نمیره هیچوقت 


همشون جمع میشدن می رفتن خوش گزرونی ...یه بار تعارف خشک و خالی  نمی‌کردند که بیلین بریم 


آخه تو یه خونه زندگی میکنیم 👌


حرفش هم که میشد ..میگفتن امید که پول نداره ...خودمون نگفتیم بهتون 🙁


چی میشد مثلا یه پارک رفتن چقدر مگه هزینه اش میشد ؟


ولی نمیگفتن دیگه ....عزیزم 


یا زمین رو که گرفتیم ...نمی‌دونستن از حسودی اشون چیکار کنن 


میگفتن آره خیر سرشون زمین گرفتن ...کله ی کوه 


اونقدر نخوردن که شکمشون داره میچسبه به کمرشون 🙁


یه لباس درست حسابی نداره تو مجلس ...نشسته تو آشپزخونه 


با افتخار میگه شوهر کردم 👌 تمام نوه ها جمع میشدن 


دخترشون از شهرستان میومد ....پنج شش تا نوه ی دیگه همشون آماده میشدن ..دختر عروس نون میرفتن  ...استخر 


یه بار منو بچه امو ...تعارف نزدن که بیا شما هم برین مهمون ما 👌


همیشه جمع میشدن میرفتن بستنی سنتی ...یه بار دست بچه امو نگرفتن که بیا حداقل تورو ببریم 🥺


بچه ام چشم به دنبالشون ...همیشه اشک ریخت🥺


حرفی هم میخواستم بگم ...میگفتن پول که ندارین شما ...


امید که کار نداشت خودمون نگفتیم بهتون 🥺


یعنی یه بلیط استخر من ندیدم اون زمون ازشون 


حداقل مادر همسرم وضعش زیاد خوب نبود اون زمون ...پدر همسرم مریض بودن ...نمی‌تونست کار کنه 


حداقل میتونستن که عمه هاش بگن بیا ما ببریمت 👌عموهاش بگن بیا ببریم 👌


ولی نگفتن که هیچ بدتررر شمادتمون کردن عزیزم ❤️


ولی من اینا رو عزیزم نردبون کردم واسه پیشرفت خودم و یکی یکی بالاتر رفتم از نردبون 👌


اینارو در نظر گرفتم گفتم ما باااااید بتونیم وضعمون رو خوب کنیم 👌یه روزی برسه که در اوج باشیم و همه در کفش بمونن 👌


الحق والنصاف همسرم هم گفته بود که به من فرصت بده ده سال دیگه ...همه انگشت به دهن بمونن 😍


هر چند خیلی سختی کشیدیم ولی شکر خدا الان از همه ی اهل فامیل ...از کوچیکترین فرد تا سن بالاهاش ....جلوتر هستیم 👌


کسی تو فامیل نیست که از لحاظ دارایی همسطح امون باشه 👌چه برسه بیشتر 👌


من مغرور نیستم ها عزیزم ❤️ فقط خواستم چیزایی که تجربه کردم رو بهت بگم ...تو هم اونارو فدات شم واسه خودت نردبون کن ...تا پیشرفت کنی 


مطمین باش یکم خودت رو بکشی بالا ...همشون دونه دونه پیدا میشن و میان 

همانطور که روزی دم در خونه امو کسی نمی‌شناخت 


الان ماهی ده پونوزده دفعه مهمون دارم 


همان آدمم ...چی فرق کرده ؟؟. 


خودت رو ناراحت نکن عزیزم ❤️ فقط پله کن واسه پیشرفت خودت 


آییی داغ دلمو تازه کردی  من یه خواهرزاده دارم مثل بچمون دوسش داریم از زمان کرونا درس و گذاشت ک ...

نمیدونم چرا ارادشون رو وسط کار از دست میدن ....پسر من شاگرد نمونه بود تو کلاس زبان و مدرسه و باشگاه هم زمان موفق و شاگرد اول ...کرونا اومد درسا شد از پشت صفحه گوشی 

بدون تحرک بدون انگیزه بدون هدف فقط حاضری زدن

همه جا تعطیل همه جا سوت و کور...انگار دنیارو فلج کرد با اومدنش...چه خانواده ها که از هم نپاشید چه شغلها که تعطیل نشد چه امید و ارزوها که نشد....

قربونت برم مانترا عزیز ❤️ کاش همه اتون نزدیکم بودین که رو در رو ...چشم در چشم باهاتون حرف میزدم ...

چقد حرفات قشنگه خواهر

چقد پر از امیده

چقد پر از حسه

با تک تک سلولهام حرفات رو درک میکنم

هر وقت خسته میشم ناامید میشم میام نوشتهات رو میخونم و امید تو دلم زنده میشه....تو یه فرشته رو زمینی 

بخدا تو لایق بیشتر از اینایی 

همینکه پیشرفت رو فقط برای خودت نخوای یعنی به خدا وصلی


میگی 20 میلیون داد منم یاد اینکارشون میافتم که به ما پول ندادن دوس ندارم کاری براشون بکنم اره همسرم ...

اره در صورتی داد که واقعا توان مالی نداشت

فوری صندوق گذاشت.

کارش خیلی برام ارزشمند بود.

از همه دوستان عذر میخوام پست غیراقتصادی 

خدایا شکرت
قربونت برم مانترا عزیز ❤️ کاش همه اتون نزدیکم بودین که رو در رو ...چشم در چشم باهاتون حرف میزدم ...

سلام معصومه جان،حرفات هم لذتبخشه هم ناراحت کننده ک چقدر اذیت شدی اما سوالم اینه واکنشت چی بوده گریه میکردی دعوامیکردی حرص میخوردی  چیکار میکردی آبجی؟مثلا نمیگفتی بزار از پس اندازم خرج کنم اینقد حرف نشوم دهنشونو ببندم؟الان تلافی نمیکنی حرفاشونو؟الان چطور میتونی میزبان همچین ادمایی باشی؟سوال پیچتون نمیکنن از هدف ها و برنامه هاتون نمیپرسن جاریهات؟اخع جاریهای من تا ببینن ی تیکه طلا خریدم هی سوال و هی حرف پشت سرم ک طلا رو ب لباس ترجیح میده درحالی ک من کلی لباس دارم و هنوزم میخرمو بهتر ازونا هم میپوشم همه جا

راستی من چند روز پیش اینجا گفتم بچهام رو اونقدر دوستدارم که لقمه رو از دهن خودم درمیارم میذارم تو ده ...

چقدر قشنگ نوشتی عزیزم 

اشکام سرازیر شد برای حس های مادرانه ت😭

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز