دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

بهار جان بچه کوچیک نداری ؟

آخه بگو جو جو مگه خودت کلا چند سالته اخه🤣🤣🤣

آره دیگه یافا هم یه مدل نارنگیه.. یافا و اونشو، کرمانتین،محلی،یونسی..اینا مدلاشه البته بعضی از نارنگی دوتا اسم دارن. نمیدونم پیش اونا چطوره... 

اصلا سیر نمیشه تازه به عروسکاشم میده. 😆😆😆من خودمم عاشق نارنگیم. 6 7 تا هر بار میخورم. 

مستقل یادم نمیاد اخرین عید سال 97بود فکر کنم اونم از یه ماه قبلش گفته بودم ما میاییم واستادن خونه شون 

پنجم همه باهم برگشتیم شهرستان 

درسته غربت و دوری از خانواده سخته براشون دوست دارن تعطیلات زیاد عید بیان تحدید قوا کنن 

از طرفی خیلی دلم میسوزه براشون که باز میرن شهر غریب و مشغول کار و بار و زندگی هم دلم نمیخواد خب کل عید من و بچه هام به مهمان داری بگذره 

نمیشه هم که وقتی خواهر برادرای هر دو طرف اینجان من پاشم برم مسافرت چون دل خودم هم تنگ میشه براشون البته که خیلی هم خوش میگذره فقط همین خستگی بشور بساب و مهمانداری 

یه سال عید شب دوازدهم نزدیک سی نفر از خانواده دایی شوهرم اومدن عید دیدنی البته بماند که کار اونا از عمد همینه 

دیرتر میان که مثلا میوه اجیل کمتر باشه برن حرف بزن

ن منم شناختمشون 

همیشه دهم به بعد خرید مجدد مفصل دارم میدونم شب قبل سیزده میان هم برا تنقلات سیزده بدر میمونه 

تصور کن هنوز پیشدستی و لیوانا رو نشسته بودم گروه بعدی که اونام هفت هشت نفر بودن و چون مسافرت بودن عید دبدنشون مونده بود به شب اخر اومدن 

تا پذیرایی شدن و رفتن شده بود 11شب 

شام خوردم و وسایل فردا رو چیدم دیگه از خستگی نا نداشتم 

۸ سالشه عزیزم

ولی واقعا بریز و بپاش داره 

چندتا پست بعدی توضیح دادم

اسم قرص دوفامد هست؟

آره سخت نگیر.. بچن دیگه یه وقتایی تو جمع دلشون چیزی میخواد. من خودم آدم سختگیری نیستم. فک میکنم همه مثل خودمن. بارها شده مهمون داشتم پفیلا درست کردم بچه بهونه گرفته باز واسش درست کردم. یا بهونه ی غذا میگیره واسش گرم میکنم. از میوه خوش‌ بیاد میریزم تو پلاستیک ببره. همه تو خونه ی خودشون بهترین ها رو به بچه هاشون میدن ولی گاهی بچه ها دلشون خوراکیه بیرونو میخواد. 

اون آقا هم چه آدم خوبی بوده. 😍

سلام دوست عزیز 

دارم تاپیک مدیریت 2 رو میخونم رسیدم به پست های شما 

می‌خوام بدونم تونستین طلاهاتون رو از دوستتون بگیرین؟

وای این انداختن وظیفه به گردن برا منم پیش اومده 

یه سال عید ما بعد هفتم هشتم تصمیم گرفتیم سه روزه بریم مشهد 

هنوز هیچی نشده خواهر ش فرمودن زودتر برگردین که ماهم برنامه داریم و شما پیش مامان باشین حهت پذیرایی عید 

یعنی منو کارد میزدی خون نمیومد 

به شوهرم گفتم یعنی چی .میخواد خودش بره گردش اما من سریع برگردم که بشور بساب کنم؟و همسرم با یه لبخند ملیحی مسافرت رو هشت روز طول داد 🤣🤣🤣بار اول و اخرشون شد سفارش و دستور بدن 

مسافرت بخوام برم خب باید برم هتل ومسافرخونه 

اونم تو ایام عید اصلا خوشم نمیاد از شلوغیا و 

دوست دارم همینجور که مهمان میاد کلی عزت میزارم حداقل خونه هرکدوم یکی دو روز بمونم چون بیشتر خوش میگذره خونه خواهرت برادرت مثلا همش دور هم باشی تازه شوهر من اخلاقش اینحوره که مسافرت خونه کسی بریم کلی خرید میکنه حتی نون میره میخره 🤣🤣🤣توجه کنین نون داغ و تازه 😂😂

دیگه احباری برا اینکه از دورهمی خانواده ها دور نشم میمونم خونه ام و اکثرا اردیبهشت یا تابستون میرم مسافرت 

میگه سایت ها باز شدن برا ثبت نام ماشین های وارداتی 

شوهر خواهرم عشقه 

هرکه با نارین درافتاد بر افتاد

🤣🤣🤣🤣🤣🤣تو زندگیش تا حالا بستنی نخورده

جریان پدر و مادرها همیششششهه فرق میکنه 

اره یادم اومد در فکر بچه دومی