مینیمالیست شدن یعنی چی؟

دیشب خونه مادرم بود کمی شلوغ وخیلی نا منظم چندبار اینجا گفتم که هربار می ریم مرتب اش کنیم بدتر می کنه.یعنی به محض اینکه ما میایم بیرون بر می  گ ر د و ن ه به حالت قبل.

یه کم درد ودلانه میگم نمی دونم چرا ادما کار درست انجام نمیدن خوب وقتی یه چیزی غلطه غلط دیگه فکر کنم این مورد تو تربیت ما خیلی پررنگ .چون تو سطح جامعه ام مردم کار درست انجام نمیدن باوجود تحصیلات دانشگاهی مردم هنوز زباله هاشون می ریزن زمین

نه فقط طبیعت.تو خیابون تو پیاده رو همه جا.

والی آخر قوانین دیگه

خب مادرتون حتما عادت کردن به اون وضعیت 

بعدم کلا تا جایی که من میدونم تو سنین بالا تغییر سبک زندگی یکم مشکله

در مورد قوانین هم باهاتون موافقم واقعا اکثریت مردم با اینکه میدونن یه سری کارها غلطه باز هم انجامش میدن☹️

هم عادت میکنن نمیتونن خلاف اون و قبول کنن و هم لج میکنن

مامان منم همینطوریه 

گفتم دوتا کشوی اشپزخونه رو جا به جا کردم مامانم تا دید گفت عوضش کن من اینجوری راحت نیستم!  چند روز میگذشت عادت میکرد اما نخواست دیگه... 

خروجى امروز: ١١٠٠ تا عكس :|

می دونی ما با رفتارهامون به دیگران آسیب می زنیم ما با تصمیم هایی که تو زندگیمون می گیریم روی زندگی دیگران تاثیر خوب یا بد می ذاریم منظورم شخص مادرم نیست آدم ها در مقیاس کلی میگم.

امروز نوبت آشپزخونه بود تمیز کردم ولی خروجی نداشتم 

راستى من يه چيز خوب كه از يكى از عزيزان ياد گرفتم ، فككك كنم خانوم ققنوس بودن كه ٣ تا آلبوم رو كردن يكى 

اين بود كه عكسايى كه دوس نداريم رو پاك كنيم🤷🏻‍♂️ 

آخه قبلنا فك ميكردم عكس مث ناموس آدمه حتى اگه ٢٠٠٠ تاش تو يه حالته، حتى اگه از دشمنه

تنها سینی پلاستیکی خونه رو گذاشتم خروجی یکم کهنه شده بود 

جایگزین نمیشه🌿

ی جفت ساق دست داشتم که استفاده نمیکردم،میخواستم بزارم خروجی،خواهرم گفت نیاز داره دادم بهش🌿

ما تنها سینی کوچیک پلاستیکیمون زیر کمد سینک گذاشته شده، یه نایلون داخلشه که خرده ریزه های غذا که قابل خوردن مرغ و خروسه رو میریزم داخلش و هرروز از خونه بیرون میره بعد سینی رو میشورم و دوباره یه نایلون داخلش میذارم 

منم فقط یه سینی پلاستیکی دارم تو سرویس پلاسکو بود تو روزمره گاهی به دردم می خوره یه جورایی مخصوص کیک پزی هام.

خیلی هم عالی💫

کشو ها و کمد لباسامو مرتب کردم ی شال هم گذاشتم خروجی

الان کلا ۴تا شال و یک روسری دارم🌿

ی مگنت نمدی،مداد چوبی که از بچگی هام مونده،جا کلیدی بافت مرواریدی که خودم بافته بودم و ی ماشین کوچولو از وسیله های خودم دادم دخترم بازی کنه باهاشون برن خروجی🌿

ی کوچولو خاک تربت داشتیم ریختم پای گلدونم(نمیدونم کارم درسته یا نه)

خانما منم یه مقدار نمک دارم که تو حرم امام رضا.ع. بهم دادند الان نزدیک ده سال نگهش داشتم به شکلی بذارمش خروجی.

❌️بعد از ده سال دیگه تو غذا نمی ریزم.

سلام وقتتون بخیر 

امروز صوت استاد امینی خواه در مورد حق صدقه رو گوش میدادم تاثیرگذار بود گفتم شاید به راحت بخشیدن وسیله ها بتونه کمکی بکنه گفتم باشما هم به اشتراک بذارم استاد فرمودن راحت همه چی رو ببخشید که حتی به بدنتون وقتی مردین هم تعلق خاطری نداشته باشین.

و یه خاطره ای از خودشون تعریف کردن که یه انگشتر عقیق اصل سفارشی بسیار زیبا داشتن بارها افراد مختلف انگشترشونو ازشون خواسته بودن ولی ایشون نداده بوده  تو یکی از سفرهاشون به کربلا یکی از همسفر هاشون چندبار تکرار میکنه ایشونم میگن نه انگشتر خیلی خاصه و خودم دوسش دارم بعد از همسفر هاشون جدا میشن تو راه برگشت توقف میکنن جایی برای نماز انگشترو درمیان میذارن جیبشون وضو میگیرن بعد موقع نماز میبینن انگشتره نیست همه جارو میگردن ولی پیداش نمیکنن می‌گفت خیلی ناراحت شدم انگشترو مفت از دست دادم بااینکه می‌تونستم ببخشم و ثوابشو به دست بیارم چقدر وابسته به یه انگشتر بودم .....

بعد این صوت یاد کاربر ققنوس افتادم که میگن هرکسی بیاد خونمون و از چیزی خوششون بیاد  راحت می بخشن  

قشنگ صد هیچ از ما جلویین👏🏻

من تا قبل اشنایی با این تاپیک وسایلم ب جونم بسته بودن

خیلی چیزارو مثلا مامانم یا خواهرام خوششون می اومد ازم خواستن ک بدم بهشون ولی حیفم میومد.

الان هرچی دوست دارن بهشون میدم.ب خواهرم ک نزدیکمه هر وقت میاد خونه م میگم هر چی خوشت اومد بردار برای خودت

خواهر کوچیکه م بیشتر از لباسام خوشش میاد میدم بهش بعد چند وقت پشیمون میشه یا دلشو میزنه برمیگردونه ب خودم.

این تاپیک برای من خیلی مفید بود

بخشنده بودنم بهم یاد داد💫💫