2777
2789
عنوان

مینیمالیست شدن یعنی چی؟

| مشاهده متن کامل بحث + 1740044 بازدید | 44731 پست
سلام وقتتون بخیر امروز صوت استاد امینی خواه در مورد حق صدقه رو گوش میدادم تاثیرگذار بود گفتم شاید به ...


در این زمینه داستانی دارم که پدر شوهر خواهر تعریف کردن برامون 


ایشون نزدیک به صد سال سن دارند و مرد بزرگ و دنیا دیده ای هستند 


میگن سالهای دور وقتی پدرشون خواستند فوت کنند داد می‌زدند طویله سوخت و شهادتین رو نمیگفتن هر بار حاج آقا تکرار می‌کرده که حاجی جان در حال مرگ هستی شهادتین بگو ایشون شهادتین نمیگفته و فریاد می‌کشیده طویله سوخت و در آخر بدون شهادتین فوت میکنند .حاج آقا فرموده بودن ایشون وابستگی شدیدی به طویله داشته دوحکایت هست یا خدا در آخرین لحظه طویله رو در چشم ایشون از بین برده تا وابستگی به دنیا قطع بشه و با طیب خاطر به دنیای باقی بره یا شیطان در نگاهش طویله ش رو سوزانده تا شهادتین نگه


پدر شوهر خواهرم میگن این برای ما درس عبرت شد تا فوت یکی از برادرهای بزرگمون 


برادرشون قبل مرگش میگفت کاسه م شکست 


از تمام بند دنیا رها شده بود جز یک کاسه سفالی که توی اون غذا می‌خورده 


و باز هم حکایت پدر تکرار میشه و برادر نیز شهادتین نمیگن


ایشون همیشه تاکید دارن اگر دیدی در دنیا به وسیله ای وابستگی پیدا کردی همون لحظه ببخشش نکنه عزراییل بیاد و بخاطر یک کاسه لب به شهادتین باز نکنیم

ققنوس

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



دیشب خونه مادرم بود کمی شلوغ وخیلی نا منظم چندبار اینجا گفتم که هربار می ریم مرتب اش کنیم بدتر می کن ...

بگیره مثالی بود می‌گفت ما نمی‌توانیم مسواک شخصی خودمون بکنیم دهن دیگری

عزیزم ما فقط میتونیم برای چهار دیواری خودمون تصمیم بگیریم

اینو پذیرش کنی آروم میشی

یکی از بستگان ما هر وقت میومد خونه مون هی میخواست همه جا تمیز کنه همه چی بریزه دور

خیلی حس بدی بود وقتی میومدی می‌دیدی نصف وسایلی ک بهشون حس تعلق داری نیستن

یا اینکه با اون تمیزکاریش ب آدم این حس القا میکرد ک تو کثیفی

درحالی ک فقط ایشون اینطور بود هر کی دیگه ک میومد خونه مون کلی تعریف میکرد از نظم و تمیزیمون

آخرین خروجی‌های این خونه✨:


سه تا گونی بزرگ ظروف پلاستیکی ( گذاشتیم کنار سطل زباله راحت بتونن بردارن دیگه تا کمر خم نشن)

دوتا گونی بزرگ خواهرم لباس و کفش کهنه جدا کرد که قابل بخشش نبود

یه عروسک که دست و پا نداشت

جعبه ماسک که از دو سال پیش مونده بود 

یه ریمل تموم شده 

یه گیره سر خراب 

چهار تا پوکه چسب پهن 

کلی وسایل خرده ریزه فلزی که بابا چند سال نگه داشته بود،به ضایعاتی فروخت 

چراغ جلو و عقب ماشین که بابا بعد تعویض نگه داشته بود،گف اگه بتونی تا چند ساعت بفروشی پولش برا خودت.ولی اگه نتونی بازم نگه میدارم

منم کامل تمیز کردم عکس خوب گرفتم تخفیف زدم زود فروش رفت و پولشو زدم به جیب😁

بابا روکش صندلی ماشین نو خرید و با کمال تعجب قبلیارو انداخت دور.گفت دیگه خسته شدم از آت‌وآشغال نگه داشتن(نشونه خوبیه فعلا😍)


راستی اثاث منزلمون تو دوتا کامیون جا نشد و سه تا کامیون اومد. 

بابا اینا کلی شاکی بودن از زیادی وسایل چون هم هزینه سه تا کامیون دادیم و یه عالمه کارتون مجبور شد بخره و از همه مهم‌تر اصلا وسایل تموم نمیشد و کلی خسته شدن.

سلام دوستان خروجی های این چند وقت

مبل

گنجه قراره کسی ببره برای عروس های بی بضاعت جهیزیه تهیه می کنه

میز تلویزیون

چراغ خواب

شلوار دخترم که ماژیکی شده بود

خرده ریزه اسباب بازی

داروهایی که تازه دکتررفته بودم، جدا کردم چندتا پمادپیروکسیکام ومسکن اضافه بودقبلا نگه میداشتم با اینکه استفاده نمی کردم

انواع و اقسام گل های مصنوعی قبلا زیاد داشتم الان دوتا استند شیشه ای کوچیک که شاید یکیش رد کنم،🥰سویشرت نو همسرم که استفاده نمی کرد

یک کت دارم که برام تنگ شده و از طرفی چون دوست داشتم نگه داشته بودم خواهرم یکبار گفت خواستی رد کنی بده به من ولی من دلم نیومد بهش بدم پیام امروز دوستمون دیدم تصمیم گرفتم بهش بدم،😊

لنگ جوراب سوراخ

کلی پارچه که برای تمیز کردن خونه جدید استفاده کنم 

کارتون اسباب بازی

شونه همسرم

بخاری که میخام پاییز بزارم تو دیوار برای فروش

ماهم اسباب کشی کردیم وخروجی زیاد داشتیم ولی هنوز خیلی وسیله دیگه دارم که باید رد کنم انشالله در کنار شما دوستان ادامه میدم

سلام وقتتون بخیر امروز صوت استاد امینی خواه در مورد حق صدقه رو گوش میدادم تاثیرگذار بود گفتم شاید به ...

وای دقیقا مامان من این شکلی هست ..به هیچ چیز وابسته نیس 

چند وقته پیش ی چادر براشون کادو داده بودم دیدم دیگ نیست و سر نمیکنن ازش پرسیدم گفت همسایه قدیممون ازش خوشش اومد.. ی خانم مسن هست که تک و تنها زندگی میکنه  بهش کادو دادم ... گفت دیدم  دلش با این کادو شاد میشه  

صبا هستم 

قبلا گفته بودم سبد سیب زمینی پیازمو گذاشتم خروجی،ولی باز برگردونده بودمش

استند دوطبقه داشتم که استفادش نمیکردم ،سیب زمینی پیازمو ریختم تو اون،سبد سیب زمینی پیازو دیگه جدی گذاشتم کنار میدمش مادرشوهرم ببره شهرستان

تو ی سلد هم خواد غذایی اضافه رو میزارم،بازبینی کردم هر شیشه ای خالی و نصفه بود پرش کردم،بقیه رو هم مرتب چیدم باز💫

خروجی‌های امروز:۱۵ تا روسری!البته به نظرم جا داشت تعداد بیشتری رو رد کنم بره ولی هیجانی عمل نکردم. ا ...

در ادامه‌ی پاکسازی امروز کلییی خروجی داشتیم

مقدار زیادی لباس در حد نو و تمیز من و مامانم که بره برسه دست آدم‌هایی که بهش نیاز دارن

سبد مهر و جانمازی و چادر رو که برای مهمانه رو یه نظم دادم.

بگیره مثالی بود می‌گفت ما نمی‌توانیم مسواک شخصی خودمون بکنیم دهن دیگریعزیزم ما فقط میتونیم برای چهار ...

توضیح دادم که زندگی ما از هم متاثر شکل خونه زندگی مادر مت روی ما تاثیر گذاشته‌مثلا الان یه عمل جراحی دارند برای ما اصلا ممکن نیست در منزل خودشون ازشون نگهداری کنیم اصرار هم دارن خونه خودشون باشن ولی شرایط خونشون واقعا برای نگهداری ازشون ممکن نیست همشم به خاطر نوع زندگیش


یا مادر همسرم بی نهایت موقع سفر وسیله بر می داره خوب به خاطر شرایط جسمی شون خودشون وسیله ای دست نمی زنن ما کلیییی باید بار جمع کنیم آخرشم وسایل لازم وضروری بر نمی دارن به اصطلاح دست مون می مونه تو پوست گردو.

شادی صدام کنید

امروز رفته بودیم جایی برای اینکه دوستان دچار سوبرداشت نشن دیگه خونشون ونحوه پذیرایی شون توصیف نمیکنم.

ولی جاتون خالی تو ذهنم حسابی دارم پاکسازی می کنم چون اونجاباید مراقب دخترم می بودم فرصت پاکسازی ذهنی نداشتم.



خونه  خودمم فرصت نشد کاری کنم.فقط یه کم میوه داشتیم که با احتمال خراب شدنش همسرم برد محل کارش بخوره.

خدا خیرتون بده نون زیاد بود از شما یاد گرفتم فریز کردم.


شادی صدام کنید

گزارش پاکسازی        روز بیست و چهارم:

۱.تیوپ خالی کرم

۲.شیشه خالی ادویه

۳.مقداری ادویه و دمنوش و سبزیجات خشک که بسته بندی کردم بدم به کسی که استفاده داره

۴.یه باکس که موارد فوق رو توش گذاشتم

۵.یه براش گونه که موهاش کنده میشد

۶.تقویم رومیزی برای دفتر کارم

۷.فنجان نعلبکی که تک شده بود گذاشتم ببرم سرکار

در این زمینه داستانی دارم که پدر شوهر خواهر تعریف کردن برامون ایشون نزدیک به صد سال سن دارند و مرد ب ...

خیلی تأمل برانگیز و عالی👌🏻❤️

. سلامتی امام زمان صلوات . ما ابد رو در پیش داریم هستیم که هستیم .                                       Bize göre değil bizim için değil

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز