عزیزم برای آرامش دلت به درگاه خدا دعا کردم . مادرم رو مهر ماه پارسال از دست دادم . بعد از چند سال بیماری . سنی نداشت پنجاه و چهار سالش بود . پدر مامانم نود سالشه و زنده ست . شاید این فکر مسخره به ذهن منم خطور کرده باشه. با گذشت زمان حالت بهتر میشه اما هیچ وقت اون آدم سابق نمیشیم. به هر حال غم از دست دادن عزیز سخته و انگار یه تیکه از وجودت باهاشون میره زیر خاک.
خواهر شوهرم تو سن سی و سه سالگی تویه تصادف همسر و دختر دوازده سالش رو از دست داد . هرگز فکر نمیکردم بعد اونا زنده بمونه اما ماشاالله قوی بود ارتباطش رو با خدا قوی کرد نماز و قرآن میخوند الان هم با پسر عمه ی مجردش ازدواج کرده و یه پسر داره خدا انشاالله حفظشون کنه. قوی باش . حتما نمازهاتو بخون قرآن به دلت آرامش میده مشاوره برو و هرچی گفت انجام بده. حتی اگه گفت بستری حتما بستری شو مطمینم باش حالت بهتر میشه. اگه حرف روانپزشک رو گوش نکنی حالت روز به روز بدتر میشه. خواهش میکنم خواهرانه میگم به فکر بچت باش اون جز تو کسی رو نداره. از حالت بی خبرمون نذار.