کلا همینن دست پیش میگیرن که پس نیفتن!
به جهنم من که واسم اهمیتی نداره به خدا
یه مدت بود شوهرم درگیر رفیقاش شده بود و میرفتن گیم نت!
منم میگفتم بیکارم دل خودمو بجوشونم؟!
میموندم خونه مامانم اینا عشق .و حال یا اگه زودتر میمومدم خونه خودم میرفتم فیلم و سریال میدیدم که مادرشوهرم از بالای راه پله ها داد و فریاد که پنااااااه بیا بالا تنهایی منم یه کلمه میگفتم باشه و نمیرفتم بعدشم میگفتم که داشتم فیلم میدیدم!
البته موقعی که بخواد بدجنسی کنه خیلی زرنگه زنیکه خودش میاد پایین و فضولی همه جارو میکنه!
بعدم میگه تنهام دلم سیاه شد درصورتی که ذات این زن سیاهه!
من که دیگه سِر شدم تو هم سِر میشی کم کم!