البته فردا نیست امروزه دیگه
ساعت چهار تا هفت = سه ساعت نصف امتحانمو بخونم
ساعت هفت تا یک = شش ساعت سرکار و رفتوامدش
ساعت یک تا سه = دو ساعت نصف دیگه امتحانو بخونم
ساعت سه تا پنج = برم دانشگاه امتحان
ساعت پنج تا هفت = کلاس خصوصی دانش آموزم
ساعت هفت = باید برم ی سری وسیله بگیرم
تا الان که همه چیز خیلی بد بوده تو زندگیم خسته ام خیلی امیدوارم حداقل تهش خوب باشه 😔
الان باید بخابی که 4 میخای بیدار شی
:) آروم باش!
یاخدا حکومت نظامی چیدین ها .سخته
اسمون همیشه ابری نیست
۲۳ سالم متاهلم ی بچه دارم صب تا شبم تو خونه یک درصد درگیری تورو ندارم صبح تا شب به خودکشی فکر میکنم
ولی بگم ارزومه حای یکی از همین ساعتها جای تو بودم ارزومه امتحان داشتم
ارزومه سرکار میرفتم
جاایگاه تو از ته دل ارزوی منه همسرم ن میزاره سرکار برم ن دانشگاه مگ بمیره یا راضی بشه طلاقم بده از دستش خلاص شم
منم یادم اومد شبهایی که فرداش انقققدر کار داشتم که شب دلم نمیخواست بخوابم که دیرتر صبح بشه
منم خیلی سختی کشیدم، الان زندگیم یکم بهتره ولی زندگی همینه، زحمت بکشی بهتر از اینه که توی فقر بمونی و حسرت بخوری که تلاش نکردی
فردا سر کار نرو هم بخواب هم پرس بخون
اون خرید همبذار یه روز دیگه
در حق بدنت ظلم نکن
من کردم الان همش دارم عذاب میکشم از درد و بیخوابی
دور گردون گر دو روزی بر مردا مانرفت...
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...🙃
