سلام،
کامتتارو خوندم برام جالب بودن،
حالا بگم از خودم
من حدود نه سال شاغل بودم یه دوره کارمند یه دوره کارفرما،
حتی دوره ای که باردار بودم و نوزاد داشتم هم کار میکردم،
شغلمم چیزیه که خیلی ها موقعیتشو دوس دارن،
همون موقع هم نظم داشتم،ب کارام و خودم میرسیدم،
ب بچهاهم در حد کفایت وقت میذاشتم،
هر روز پارک میبردم و...
ولی
یه مدتی هست که تو خونه م،
اولاش برام جذابیت داش،
خیلی به بچهام میرسیدم
باهاشون بازی میکردم
ب معنای واقعی عشق و حال میکردم باهاشون،
کلی غذای مختلف درست میکردم با رسپی های متفاوت،
چند ماه برام خیلیییی جذاب بودش
ولی الان ک زمستون شده و واقعا تفریح کم،
میبینم شاغل بودن نعمتی هست که میری بیرون با چند نفر تعامل میکنی البته اینم بگم من با دوروبری ها قطع ارتباطم شاید بخاطر اون نیاز ب تعامل رو تو خودم حس کردم،
بنظرم از مزایای شاغل بودن جدا از درامدش یاد گرفتن تعامل با دیگران هست،
از مزایای خانه داری هم کشف لذتای اشپزی،هنرمندی و...