خوبه که بد نگفته
چرا برادرت چون ناهار نداره باید بیاد خونه مادرشوهرت
خواسته زیر دین شوهرت و مادرش نباشه
منم بودم میگفتم
بعدم بابات پشت گوشی به تو گفته به شوهرت که نگفته مگه اینکه خودت گفته باشی چی گفته
من بودم میگفتم بابام گفته بیاد خونه خودم از بیرون براش ناهار میخرم یعنی احتیاجی به ناهار شما نیست