خب پس هیچ غلطی نمیتونه بکنه مجبوره باهات راه بیاد چون عقدی و اگه رابطه هم نداشته باشی نمیتونه برات عدم تمکین بگیره بجای اینکه اونا بهت زور بگن تو زور بگو مظلوم نباش ببین اگه مظلوم باشی بدبخت میشی حسابشون برس تا ازت بترسن نتونن اذیتت کنن همچین عروسایی با ارزشن نه مثل ماها
اگه نیومد دنبالت و بهت خرجی نداد هم بعد هفت ماه میتونی ازش حق طلاق بگیری دادگاه مجبورش میکنه برات خونه و امکانات فراهم کنه و بیاد دنبالت وگرنه باید هم مهریتو بده هم طلاقت
هر چند اگه قصدت طلاق باش که دیگ خودت می‌دونی باید چیکار کنی اما نزار زور بگن بهت نرو خونشون
بدرک غصه چیو میخوری ولشون کن بابا مادرشوهر من شوهرم یاد می‌داد نرو دنبالش بزار خودش به غلط کردن بیوفته برگرده یا همش پیش شوهرم از زنای دیگ تعریف میکرد نمیزاشت برام چیزی بخره همش توهین میکرد بهم شوهرم بی‌غیرت بود الآنم که منم دارم طلاق می‌گیریم اونا افتادن دنبالم بیا توافقی تموم کن ولی مهریمو تا قرون آخر از حلقومشون میکشم بیرون
بگو آره مثل مامانم هستم و تو نمی‌تونی با این حرفا خانواده‌مو از چشمم بندازی و ازم دورشون کنی(عین مکالمات خودش) تو هم مثل مامانتی خاله زنک و غیبت کن فقط سبزی کم داری.
بگو فردا که تعطیله شنبه برو تکلیف مهریه‌مو روشن کن و بریم دادگاه شرت از سرم کم بشه نه روده راست داری نه اخلاق داری نه استقلال داری نه حامی هستی
نترس طلاق به این راحتیا نیست بذار یه بار بفهمن که از طلاق ترس نداری تا دیگه تهدیدت نکنن
خودت ضعف نشون دادی از پدرت تعریف کن بگو سایه پدرم مستدام خدا برام حفظش کنه بهم گفته خودم تا آخر عمر نوکرت هم هستم
اصلا چرا باید دو شب پیش ایل و تبار اون باشی پس خانواده خودت چی؟
چرا یه بار از خانواده‌ات ننوشتی؟ بگو من ترجیح میدم پیش خانواده‌ام باشم تو هم برو پیش اونا مزاحم غیبت و زیرآب زنیتون نمیشم
