مینی‌مالیستی

کاش میشد. 

من مهاجرت کردم و ازشون دیگه خیلی خیلی دورم. 

برای مزه دار کردن ماهی و میگو. 

به عنوان چاشنی سالاد. 

همراه غذاهایی مثل کتلت و آبگوشت.

تمیز کردن سینک و ماکروفر. 

آها ممنون از توضیحتون حتما امتحان میکنم.

برای شربت ابلیمو لیمو رو با دست یا اب پرتقال گیر اب میگیریم 

برای غذا هم یکی دوتا لیمو سر سفره هست نصف میکنیم میریزیم رو غذامون 

برای بعضی غذاها مثل سوپ هم یه لیمو موقع سرو میریزیم تو ظرف اصلی 

هسته شم با قاشق برمیدارم میریزم دور  

همین

سلام دوستای عزیزم روز همگیتون بخیر و خوشی✨️✨️

لوازم تحریر 

✅️یه سوراخ کن کاغذ ، میخ کوب کوچیک برا جلد کتابا و خط کش فلزی که برا خودمه نگه داشتم 

✅️سه تا خودکار

✅️مدادرنگی دوازده رنگ 

✅️دوتا دفتر

✅️یه لاک غلط گیر

✅️یه مداد

✅️یه تراش آرایشی 

ورودی چند روزم:

✨️ یه کیف و کفش برای خودم👜👟

✨️ یه کیف کوچیک برا دخترم با دو تا عروسک که هدیه بودن👛

✨️پیراهن برای همسرم که لازم داشت👌

خروجی ها:

✔️ چند تا زیپ و کِش

✔️دفتر نقاشی که پر شده بود 

✔️دو تا عروسک دخترم که باهاشون بازی نمیکرد

✔️بلوز که نمیپوشیدم

عزیـــزم 😍 ❤️ 😍 خوش باشی ایشالا 

اگه میشه بیشتر از تاثیر این سبک روی زندگیت بگو 

چجوری اشنا شدی و چه تاثیری داشته و الان چه چیزایی داری و....😁😅اگه دوست داشتی بگو خیلی مشتاق شدم که  بشنوم

منزل مادرم هستم یه ظرف درب دار عمیق نو سایز متوسط که شفاف هم هستند داد به من گفت خریدم استفاده نمی کنم تو ببر

منم رفتم تو کابینتش قاشق ها گذاشته بود تو یه ظرف پلاستیکی شکلات ریختم تو همین ظرف  خیلی خوب شد

این از زن عموی همسرم یاد گرفتم.

دوتا قلشق پلاستیکی ام دورانداختم.

خوش اومدی گلم 

برای بوی مرغ «برگ بو» هم امتحان کن 

قبل سرو هم درش بیار و بنداز دور

وروری: 

دوتا کلاه و شال گردن رینگی برای کوچولوهام

خروجی: 

دوتا کلاه و شالگرنهای قبلی که مال سال قبلشون بود و کوچیک شده بودن، رفت خروجی 

چادری که برای کوه و بیابون و طبیعت استفاده میکردمم با چادر خیابون گردیم تعوض شد اون رفت خروجی 

سلام دوستان. دیروز یک جوراب شلواری و یک تی شرت دخترم گذاشتم خروجی. و امروز دو تا شلوارک و یک دونه شورت و یک تی شرت پسرم گذاشتم خروجی

سلام دوستان 

خروجی های این چند روز 

پالتو نو ک بخشیدم ب کسی

بلوز مجلسی ک کلا یبار پوشیده بودم 

مانتو  قدیمی

ی جفت کفش دخترم ک کوچیک شده بود (کلا دوسه بار پوشید

ادکلن همسرم ک دیگه سلیقه شون نیست گذاشتم‌بدم‌ب پدرم چون کاملا پره 

ی سری کاغذ و پوشه کهنه

یه دونه گلدون تزئینی هم شکست 

بوفه رو هم تو دیوار فروختم 

ی بلوز دخترم ک لک شده بود

و یک دستمال آشپزخونه 

جاکفشی از این ایستاده آیینه ها بود 

فروختم  ک انشاالله بتونم مینیمال بخرم 

(ورودی  زیر سفره ای ۶ متری برای مهمانی ها

لوازم التحریر:

ی بسته مداد رنگی و ی دفتر برای دخترم

ی خودکار فانتزی و ی دفترچه فانتزی برای دخترم

چندتا مداد و پاک کن که گفتم برای همسرم،دوتا هم خودکار ابی،همسرم یکیش و باخودش میبره سرکار و ماشین و...

البته همسرم کلی دفتر طراحی شده داره،کلی کتاب برای طراحی و اینا...راضی نمیشه بزاره خروجی

امروز دخترم ی لیوان شکوند که خورده شیشه هاش رفت زیر کابینتا و لباسشویی،منم لباسشویی و کشیدم جلو و زیرشو تمیز کردم،زیر کل کابینت ها هم جارو و دستمال کشیدم✨

خروجی :ی لیوان ک شکست و دوتا دستمال گردگیری

دوتا کشو های همسرمم مرتب کردم✨

موضوع صحبت فردا

✅️✅️✅️دفترچه تلفن✅️✅️✅️

خودمون نداریم

بله ما هم ممنونشون هستیم.

ولی من نظر دیگه ای دارم.دوست ندارم مدیون کسی باشم،مخصوصا خانواده شوهرم.

یه اخلاقی دارن که اگر به کسی محبتی کنن تا ساااااالها یاد میکنن و میگن برای فلانی فلان کار رو کردیم،دیگه حساب کنید اگر کوچکترین مسئله ای پیش بیاد و ناراحت بشن اوضاع چجوری میشه!

همیشه میگن ما خیلی به فلانی محبت کردیم انقدر خرج کردیم و فلان اخرش اینجوری شد... رو این حساب دوست ندارم مدیونشون باشم.

این هم یه نظری. فعلا حس میکنم یه خورده بهتر شدن مثلا ادویه امسال نیم کیلو کمتر اورده بودن.

انقدر گفتم فلان چیزهارو نمیخوریم دیگه کمتر میدن.