همین دیگه مثلا دیشب وسط خواب اینو ازش پرسیدم
یا شب من میگم امیرحسین شب بخیر ،احسان شب بخیر بعد پسرم جواب میده بعد نوبت پسرمه بعد ما جواب میدیم بعد مجبور میکنم شوهرمم بگه تا ما جواب بدیم کلا یه شب بخیر یه ساعت طول میکشه 😂😂😂😂
الا دیشب پسرم و شوهرم آشپزی کردن کلا شام با اونا بود وای انقدر آشپزیشونو مسخره کردم دیگه ترکیدم از خنده رو مبل دراز کشیدم گفتم غلاااااااااام شربت لطفا
غلاااااام بانوی اول خانه گرسنه اشه غذا رو حاضر کن زود
غلاااااام دستمال کاغذی
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
واوای ولی بعدش کل آشپزخونه رو ترکونده بودن من موندم آشپزخونه کثیف😐🤕
یا مثلا رفتیم شمال زمینو کندیم روش خاک ریختیم
یا مثلا باهم مارو پله بازی میکنیم انقدر مسخره بازی در میاریییم😂😂😂😂😂