اینقدر صبرم زیاده😀
ی بارم همینطور دعوامون انداخت بار دار بودم
شوهرم اومد کلی وسیله ریخت تو خونه
بعد رفت جایی
پشیمون شد زنگ زد گفت تنهایی برو خواهرم خونه مامانمه برو پیششون
وقتی رفتم شوهرم به مادرشم زنگ زده بود که زنگ بزنین به زنم ناراحتش کردم چیزیش نشه
اون وقت که رفتم خونشون دیدم مادرشوهرم چنان زد زیر خنده
خدا بزرگه .صبر منم زیاده
منم میشینم به تماشا عزیزم غصه نخور