به امید خدا شما هم صاحبخونه میشید
توکل بخدا
من چند سالی که مستاجر بودم شانس من هرجا میرفتم سرسال میگفتن بلند شید ینی تو این چند سال مستاجریمون نشد که یک سال جایی رو تمدید کنیم،چون شهرک نوسازی هم بودیم بیشتر واحدا دست سازنده ها بود که میساختن و میفروختن.
منم جوونتر بودم کم سن و سال بودم ذوق داشتم واسه اساس کشی به یه خونه جدید
همسرم ادم درونگراییه باهر مشکلی بهم میریزه به خودش میره
صحبت نمیکنه نمیخنده تلخ میشه ولی من انقد ذوق نشون میدادم تا اونم خوشحال میشد موقع اسباب کشی😁
ولی بعد چند سال مستاجر یکی از نزدیکان شدیم که سر سال با هزارتا حرف و طعنه مارو بیرون ریخت.درحالیکه ما نه پول کم داده بودیم نه
مستاجر بدی بودیم دخترمم کوچولو بود، با بچه کوچیک با گریه و دلخوری اینسری اساس کشی کردیم به یه خونه دیگه
اون خونه رفتنی خیلی فاز جفتمون بد بود اولین بار بود با گریه اساس میبردم هیچ ذوقی نداشتم همسرم دید من این حالی شدم
تمام داراییمونو جمع کرد ماشین داشتیم فروخت،کلی طلا داشتم فروختیم یه مقدار پس انداز داشتیم و با وامی که گرفتیم
یه واحد ۷۰ متری سال ۹۳ خریدیم
اون زمان اون واحد واقعا ملک خوبی بود ارزش زیادی داشت
چند سال بعدش دوباره پس انداز کردیم و باز ماشین فروختیم و باز طلاهای منو فروختیم یه واحد کوچیکتر باز جای خوب شهر خریدیم
باز ادامه دادیم، سال ۹۶ بود خانواده ما ۴ نفره شد خدا یه پسر هم به من داد خوش بودیم روزامون میگذشت.. تاااا دو سال پیش واحد ۷۰ متری رو فروختیم و با پس انداز و دوباره طلاهای من یه واحد بزرگتر و شیکتر خریدیم
من چندین سال پیش اگه با این تاپیک اشنا میشدم میدونم جای ماشین ایرانی و دوتا واحد دارایی بیشتری داشتم
چون درامد ما بد نبود ولی مدیریت خوبی پشت اون درامد نبود.