دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

یه چیزم بگم از دیشب از ذوق دارم خل میشم،😁

دیشب رفتیم امامزاده (اومدیم شهریار فردا نذری خانوادگی داریم)دبشب امامزاده اسماعیل قیامت بود اینقد شلوغ بود خیلیم حسش خوب بود،😍😍بعد من خودم چادر سرم بود اما دخترا روسریم نداشتن مودب و خوشگل پیشم نشسته بودن بعد که پاشدم بیایم خونه یه خانم با کلاس شبیه جیران،😎صدام زد رفتم گفت گوشت و بیار،،گفتم جانم ؟؟گفت خونه رفتنی اسپند دود کن حتما،،،دخترات مثل خودت خیلی خوب و محجوبن،🤣🤣یعنی من و میگیا تا خونه از شوهرم پرسیدم محجوب یعنی چی؟؟؟میگفت یعنی باحجاب،😳 گفتم ماکع باحجاب نبودیم یا تو دروغ میگی یا اون مسخره کرده،🤣🤣

عزیز دلی،😍😘😘دخترمن کلاس چهارم هنوز قبول نکرده اون طفلی که اوله

به دختر بزرگم گفتم باهاش کار کن مشق بنویسه   

چون دیگ دوس ندارم دغدغه درس و مشق داشته باشم خودم  

پول معلم خصوصی بهت میدم حالا کمتر   

دیروزی با بزرگی کل کل می کرد   می گفتم اصلن نمی نویسم تا مامانی بهت حقوق نده  

اونم می گفت بنویسی من پول گیرم بیاد پولت  میدم بزاری رو پول عیدیاات بیشتر بشن  

فکر کنم ب تفاهم رسیدن بالاخره  

من تو  خونه نشستم برا خودم خرج درست می کنم    

عزیزم همین ک مودب و خیلی خانمانه بودین کنار هم جو ووفضا و حس قشنگی داشتین   و رفتار تونم حتما خیلی متین  بوده   

حس خوبی رو از جمع شما داشته     

ب دلش و چشمش زیبا و عزیز اومدین  

یه کم کثافت کاری کن پیشش

جدی میگما

چون از خودتون یاد گرفته

پس خودتونم میتونید تغییرش بدین

ایام کرونا من حتی یه خوراکی آب نزدم

خدایی شوهرم دمش گرم، چون ریلکس بود، رو منم تاثیر میذاشت

نه تبی

محجوب یعنی با شرم و حیا

میگیم فلانی خیلی خانومه، یه چیز تو این مایه ها

باحجاب و محجبه یعنی کسی که فقط گردی صورتش بیرونه و …

خوب کردین به خدا ما اینقد رعایت میکردیما اخرشم همه گرفتیم،،پدرشوهرمم با کورنا فوت شد،،،،طفلی برادر شوهرم محبور بود اومده بود شهریار اومد خونمون تو حیاط کامل لباسش عوض کرد به شوهرم گفت تا سرتا پام الکل نزنی نمیام تو،،،طفلی چشاش و بست گفت صورتمم باید بزنی،😱

اخرشم دست جمعی همه گرفتیم،،،،مستقل من خودم خیلی بد دلم باید سعی کنم روشی گفتی اجرا کنم

این درسته،🤣اخع ما حجاب درست حسابی نداشتیم ،

جیگرو ببینا،😍😍😍😘 میخاد پول حق تدریس خواهرشم بگیره،🤣🤣

آره این فسقلی خیلی کاراش خاص کلی طرفدارم داره  

میگ من مشق می نویسم تو حقوق می گیری   

ی درصدیش 

ب من تعلق می گیره  

دختر بیشتر از مادر الگو‌ میگیره، تا پدر

چند بار ازت خوندم که پتو، لباس و … با دست شستی

خب دخترت از تو هم یاد گرفته

مادربزرگ منم خیلی وسواس داشت

دختراشم یکی در میون ازش یاد گرفتن

محجوب 🤣🤣🤣خبر نداره اینجا از کیلومتر ها فاصله همه ما رو ... 😆😆😆

عزیزدلم چقد بانمکن🤣🤣

منم همینطور 

اصلا هم وسواس و حساس نیستم همین که تمیز باشم کافیه 

بچه ها من اومدم آرایشگاه موهام رو بوتاکس و پروتئین کنم 

از ده ونیم اینجام تا ۸شب هم طول میکشه منم روزه ام 🤕🤕🤕

دیشب هم اصلاااا نخوابیدم 

دعا کنید دووم بیارم 😅

موهام خیییلی بد و خشک شده بود دیگه نمیشد تحملشون کرد