یك تعریف كلی
وقتی صحبت از خشونت علیه زنان میشود، اكثر ما به مصادیقی مانند كتك زدن، فحش شنیدن و سایر اشکال خشونتهای فیزیكی فکر میکنیم؛ اما این موارد مصادیقی از خشونت هستند كه بهصورت علنی و نمایان مشخص میشوند. خشونتهای جنسی و خشونتهای روانی نوع دیگری از خشونت علیه زنان هستند كه شاید فردی كه قربانیشان میشود، نداند یك قربانی است و جامعه هم متوجه آن نشود.خشونت همهجا یکجور نیست
انواع خشونت علیه زنان و بهویژه خشونت خانگی در نگاه كلی در همه جای دنیا یكی است ولی ممكن است بعضی انواع خشونت علیه زنان، برحسب محل زندگی افراد متفاوت باشد. برای مثال خشونت در كشور ما ممکن است شامل منع ادامه تحصیل باشد ولی در كشورهای اروپایی كه آزادی افراد بیشتر است شامل در اختیار گرفتن منابع مالی زنان و خشونت اقتصادی علیه آنها هم میشود.قربانیان خشونت؛ زنان و کودکان
بسیاری از روانشناسان و جامعهشناسان در كشور ما اعتقاد دارند كه معمولاً زنان و کودکان بهعنوان قربانیان اصلی خشونت خانگی محسوب میشوند و بنا بر آمار جهانی هم حدود ۹۰ درصد از قربانیان، زنان و ۱۰ درصد مردان هستند. متأسفانه کودکان نیز آسیبپذیر هستند و از تأثیر منفی خشونت خانگی در کوتاهمدت و بلندمدت در امان نیستند. نكته مهم دیگر این است كه در مورد كودكان، خشونت در موارد بسیاری بهصورتهای روحی، روانی و جنسی اعمال میشود و با شیوههای مختلفی چون توهین، تهدید، دشنام، محرومیت، قهر، تهمت، رفتار آمرانه و موارد مختلف دیگر همراه است که این مسئله موجب کاهش اعتمادبهنفس، افسردگی و عوارض روانی و جسمی و روان _تنی شده و گاهی خطرات بدتری مانند خودکشی را به دنبال دارد.این قشرها مراقب باشند
زنان و کودکان در خانوادههای حاشیهنشین و خانوادههایی که سطح آگاهی آنها پایین است و از درآمدهای پایینتری برخوردار هستند، ممکن است بیشتر در معرض آسیبها و خشونتها قرار بگیرند.اگر امکانات مناسبی برای مرد خانواده فراهم نباشد، درواقع همه فشار و بحرانهای اقتصادی روی دوش پدر است. این مسئله نیز بالاخره درجایی بروز پیدا میکند و معمولاً خشونت جایی اعمال میشود که افراد در دسترس و ضعیفتر از ما باشند؛ یعنی زنان و کودکان.
دلایل خشونت خانگی
«سعید خراطها»، آسیبشناس اجتماعی است. او در مصاحبه اختصاصی با نینی سایت در خصوص خشونتهای خانگی در كشورمان صحبت كرد و درباره علل ایجاد این مسئله به نکات زیر اشاره کرد:1. یقیناً بحرانهای اقتصادی به این خشونتها دامن میزنند؛ خشونت را بهوضوح میتوان در میان افرادی دید که در تأمین معاش خود ناتوان هستند.
2. خشونت خانگی یقیناً ریشه در مسائل فرهنگی و تربیتی خانوادهها نیز دارد و متأسفانه این روزها شاهد این هستیم كه یکی از معضلات جدی ما از بین رفتن اخلاقیات در میان خانوادههاست.
3. مسئله حاد و بزرگی به نام اعتیاد. متأسفانه ما در حال حاضر یکی از بزرگترین مصرفکنندگان مواد مخدر در دنیا هستیم و باید این نکته را مدنظر قرار دهیم که خشونت یکی از کوچکترین متولدین این بحران است و اکثراً فرد معتاد ناآگاهانه این خشونت را انجام میدهد.
4. نكته حائز اهمیت دیگر این است که هرگز نمیتوان این نوع خشونتها را با مسائل تحصیلی و سطح تحصیلات افراد مرتبط دانست. من بارها با فردی مواجه بودهام كه سطح تحصیلات بالایی نیز داشته است اما به بیماری خشونت مبتلا بوده است و دیگران را مورد خشونت قرار میداد.
راهکارهایی علیه خشونت
1. یکی از راهکارهای اصلی مقابله با خشونت در جامعه این است که در وهله اول مشکلات اقتصادی رفع شوند و افراد زمان بیشتری برای رفاه و آرامش خود داشته باشند. چون بسیاری از فشارهای عصبی که منجر به خشونت میشوند ریشه در مسائل و مشکلات اقتصادی دارند.2. داشتن یك پایگاه نگهدارنده و کنترلکننده در كشور بهنحویکه کنترل انواع خشونت مانند خشونت در خانواده و خیانتهای اقتصادی را در دست داشته باشد مهم است؛ البته دولت باید برای این پایگاه اقدام جدی را در نظر داشته باشد. داشتن چنین پایگاهی میتواند در کاهش خشم مؤثر باشد و برای رسیدن به تکتک اینها ما نیاز به فرهنگسازی، آموزش و تربیت داریم.
3. آموزش مهارتهای زندگی در کاهش میزان خشم در خانوادهها مؤثر است.
4. اصلاح قوانین مدنی؛ بر اساس این قوانین باید بخش عمدهای از خشونت علیه زنان پیشگیری شود و مردان باید بدانند در صورت بروز هر نوع خشونتی با حمایت دولت از زنان روبهرو خواهد شد، ازاینرو پس از اصلاح مسائل فرهنگی، قوانین حمایتی از زنان باید تدوین یا بهروز شود و زنانی که مورد خشونت قرارگرفتهاند باید از حداقل حقوق برخوردار باشند تا بتوانند به ادامه زندگی خود بپردازند.
زنگ در را بزنید
«دكتر نعیمه مدنی»، روانشناس بالینی در گفتوگوی اختصاصی با نینی سایت اعلام كرد كه نقش مردم در كاهش خشونتهای خانگی بسیار زیاد است و آنها هرگز نباید نقش خود را نادیده بگیرند. او ادامه داد: كمپین «زنگ در را بزن» برای نخستین بار در سال 2008 در كشور هند بهمنظور مبارزه با خشونت خانگی راه افتاد و به كشورهای دیگر مانند آمریكا و انگلیس هم راه پیدا كرد. در این كمپین از مردم خواسته میشود بهمحض اینکه صدایی مبنی بر مشاجره خانگی و ضرب و شتم یا فحاشی علیه زنان از خانهای بلند شد، یك بهانه پیداکرده و زنگ در خانه را به صدا درآورند. «نقطه سیاه» اما نام كمپین دیگری دراینباره است كه بهسرعت در جهان محبوب شد و بعضاً به ترند اول جهانی نیز تبدیل شد. در این حركت اجتماعی، افرادی كه ممكن است مورد تجاوز فرد پرخاشگری مخصوصاً یكی از اعضای خانوادهاش قرار داشته باشد، با علامت زدن یك نقطه سیاه كف دستش، به دیگران اعلام میكند كه نیاز به كمك دارد. این نشان سیاه ازآنجا اهمیت دارد كه ممكن است فرد پرخاشگر دائماً قربانی را زیر نظر داشته باشد و به او توانایی مكالمه با دیگران یا كمك خواستن از نهادهای اجتماعی را ندهد. بنابراین از همه مردم میخواهم كه در این کمپینها حضور فعال داشته باشند و هرگز با سكوت خود به دیگران اجازه ندهند كه آنها را قربانی خشونت خود كنند.تماس بگیرید
زمانی که احساس میکنید کارهایی مثل زدن زنگ در ممکن است بهتنهایی کافی نباشد و قضیه ادامه پیدا میکند با پلیس تماس بگیرید و درعینحال اورژانس اجتماعی با شماره 123 را در جریان بگذارید.روایت واقعی یک زن از خشونت خانگی را در اینجا بخوانید.
خشونت صرفا علیه زنان نیست، خشونت کلامی و یا حتی بدنی علیه مردان هم هست و به نظر من جنبشی مثل در را بزن در مواردی که صدای پرخاش زن هم شنیده میشه خوبه که انجام بشه، دیدم که میگم...
با سلام من با همسرم همین مشکل و دارم واقعا خیییلی خشن و پرخاشگره خیلی نگران فرزندم هستم میخواستم بدونم واقعا دولت از لحاظ قانونی برای اعمال خشونت علیه زن و فرزند قانونی تصویب کرده یا خیر؟من چکار کنم؟