دو بهم زنی های خانواده شوهر

آره اون قسمتش بده که خودخواهیه...خب دخترش خونه که داره ماشین که داره شوهرشم که کار میکنه پدرشوهر پولدارم داره دیگه گریه کردنش چیه 🤕بخدا بعضیا ناشکرن مردم لنگ اجاره خونشونن اینا با زیاده خواهیشون بقیه رو اذیت میکنن.... درسته آدم دلش زندگی بهتر میخواد ولی نه که رو جیب بقیه حساب باز کنی....

یه چی هم هست مادرشوهرت میدونه دخترش بی دست وپاست و بدون اون هیچه ولی تو قدرتمندی اینه که اذیتش میکنه.... 

حق دارین به زبون راحته ولی واقعا باید خیلی راها رو گذروند تا به اون بیخیالیه رسید این همسایه خیلی سختی کشید برا همین دیگه در این حد بیخیال شدن. تو تلاشت رو بکن و درمان رو بیخال نشو پیگیری کنین‌.

همون طلافروشه قهره؟

جوگیره جوگیر من اصلا فکرشو نمیکردم همچین برخوردی کنه بنظرم گاو نه من شیرده هست یهو با یه حرکت گند میزنه به همه چی عین مامانمه....ولی من اینا رو بی غیرتی میدونم نمیدونم شاید واقعا اشتباه فکر کنم ولی داداشم داشته باشه خب خیلی بهتر ازینه که وضعش داغون باشه برا چی باید حسادت کنم....

دو بار مهریه گرفته اونوقت پز هم میده🤕شانس🥴 مهدی همیشه یه چی میگه:آدما نداشته هاشونو فریاد میزنن....میگه هی از دارایی و لول بقیه تعریف میکنه خب یه بار از خودش تعریف کنه.... 

من همیشه میگم خداروشکر دستم جلو اینا دراز نبوده وگرنه اینا منو میترکوندن تصمیم گرفتم هنوز ارتباطمو کمرنگ تر کنم چون قطعا بعدا مخم بهش نمیکشه....اینم هرچی داره اول از بابام داره بعد هم کمکای من ومهدی...

ایول حنا سونی رو از کجا پیدا کردی الان😍😍😍😍یکی ایده بگیره خوبه ها من ذوق میکنم میگم چقد خوبم که ازمن ایده گرفته ولی اینا میدونی یه طوری برخورد میکنن من بدم میاد جاریمم همینه کلا تیپش عین من شده فقط یکم دستش بستش چون شوهرش عین مهدی بروز نیست و سخت گیره هرچند کلی تغییرش داد...

همسرت😁 من همش میگم دم مهدی گرم که نمیرینه به داداشم🤦 میدونم خودشو کنترل میکنه چندروز پیش گفت داداشت خیلی اشتباه میکنه خودش رو کوچیک میکنه مگه بابات کم براش گذاشت

مبارکت باشه😍😍😍منم ذوقی ام زود دل میبندم تازه نمیتونمم ذوقمو کنترل کنم🤕موقع کاوه چندروز بعد اقدام بی بی چک گذاشتم(نه به موقع کیان که۱۳روز ازموعدم گذشته بود نه به موقع کاوه) بعد جالب بود حاله انداخت که فکر کنم بیشتر از چند دیقه خطائه...ولی خدا خواست و همون اقدام بارداربودم.از ته دلت از خدا بخواه کی بهتر از خدا🥺بی منت میده🥺

دقیقا درست میگه....حنا فامیلای منم همینن همش میخوان بکوبن.....یکیش دخترداییم ویکیش داداشم.... دخترداییم سال اول عقدم روز زن عید بود....مهدی برام دستبند خرید بعد ما شام اونجا دعوت بودیم حنا دستبند رو دید دیگه ازین رو به اون رو شد مهدی قشنگ متوجه شد....تیکه هم مینداخت... یه بار تو تیم منه یه بار دشمنمه... یه بار تیکه میندازه یه بار میگه تو بین ما خوش شانس بودی یه بار میگه آره پدرشوهرت خونه داده فلان داده(یعنی شما هیچی از خودتون نداشتین) منم گفتم من هیچوقت با پسر۱۸ساله ی بی پول ازدواج نمیکردم....حنا واقعا هم همین بودم من اصلا مخم به پسرای کم سن وبی پول نمیکشید چون تو خونوادم خیلی سختی کشیدم وهمیشه هم نسبت به سنم جلو تر بودم.... هروقت انقد تیکه میندازن این یعنی ما موفقیم و من واقعا سکوت میکنم و رابطمو با مهدی قوی تر این شگرد منه ولی مهدی سریع جواب طرف رو میده آبکشش میکنه.... جاریم نتونست بامن وارد جنگ شه....

من کیان رو گفتم که چندماه بعد عروسی باردارشدم سریع بعد عروسی پرسید اقدام نکردین🥴گفتم تو برنامم نیست(دقیقا تو اقدام بودیم) ولی کاوه رو خدا سریعترداد. بعد کیان که به دنیا اومد چندوقت بعد اومد خونمون گفت آها پی اینا هستی که بچه نمیاری گفتم پی چی؟ به کتابا و گلام اشاره کرد🤦🤦🤣🤣🤣🤣 من خوشحال میشدم تو دلم میگفتم چقد پیگیر منه😁😁😁😁 خبیثم🤭🤭🤭

خلاصه اینکه خوشحال باش ازین که قدرتمندی خوشحال باش فقط فقط فقط باهمسرت عاشقانه برخورد کن اینا بیشتر میسوزن بهت قول میدم‌.