سلام عزیزم فدای تو. شکر خوبم. تو چطوری چند سیکلی جانا؟؟
آره عزیزم رفتم ولی چه رفتنی.. راستش ی کم استرس داشتم ولی نه زیاد.. اول که دهانه رحم باز کرد ی کوچولو دردم اومد من کلا ی کم رو معاینه و تست پاپ حساسم.. بعد که آمپول تزریق کرد باز دردم اومد دکتر گفت متوجه شدی چیزی وارد بشه منم چون درد داشتم گفتم آره..خلاصه عکس گرفت گفت اصلا چیزی وارد نشده تو چطور میگی آره..وااای هستی خیلی کلنجار رفتن و من فقط صلوات میفرستادم..بعدش به همکارش گفت بگو آقای دکتر خودش بیاد منم ترسیدم و شروع به گریه کردن..گفتم تو رو خدا لوله هام بستست؟ گفت نه عزیزم رحمت مدلش ی جوریه که من نمیتونم انجام بدم..وااای من میگی گریههااا...گفتم خانم دکتر من نمیخوام آقای دکتر انجام بده گفت عزیزم ایشون استاد من هستن و بهتر سر در میارن خیالت راحت جایی از بدنت مشخص نیست جز دهانه رحم..آخه یه پارچه سبز کشیده بودن که فقط اون قسمتش باز بود.. دکتر اومد و ی نگاه کرد و خانم دکتر براش توضیح داد که دکتر اینو میبینید و.... منم فقط گریه.. دیدم که دکتر دستکش دست کرد و مشغول شد خیلی ور رفت ..شکممُ فشار میداد که ی دفعه جیغم هوا رفت و حالا خانم فاطمه زهرا س و حضرت ابوالفضل ع با گریه صدا میزدم.. خانم دکتر گفت خدا رو شکر عزیزم تموم شد..بعدش گفت بشین تا دکتر بگه مرخصی.. دوباره بعد از یک ربع ۲۰ دقیقه صدام زندن ی عکس فقط از رو شکم انداختن..بازم گفتن منتظر باش..بازم بعد از ۲۰ دقیقه گفتن آقای دکتر گفتن آب بخور سونو شی..منم که نگران و همسرم هم از من بدتر..خلاصه که آب و آبمیوه خوردم و رفتم سونو.. همون جا از دکتر پرسیدم چی بود مشکلم.. میدونی چی گفت؟؟!!!!
گفت تو دهانه رحمت بسته بود کلا😳 عه دکتر مگه میشه؟! گفت آره.. 😶 گفتم علتش چی میتونه باشه گفت احتمالا عفونت.. گفتم آخه من معاینه شدم چطور ممکنه؟!! گفت بهش فک نکن خدا رو شکر که باز شد و لوله ها هم مشکلی نداشتن.. خلاصه اینم از پروسهی عکس رنگی من😅