سادات جان خدا رو صد هزار مرتبه شکر
که عملت رو انجام دادی عزیزم
باور کن روز عملت خیلی به یادت بودم
حتی موقعی که داشتم به محمد مهدی جان
شیر میدادم بهش گفتم پسرم واسه خاله جونت دعا کن اول عملش خیلی خوب
انجام شه بعدم به زودی خدا یک گل پسری
مثه شما بذاره توو دلش 🤲🙈👶🌾
سادات جان باور کن هفته های آخرم
بعد از هفته 30، همیشه انگاری گوش
به زنگ بودم که شاید هر لحظه قراره
زایمان جلو بیفته
باورت میشه حتی به دستگاههای NICU
فکر میکردم
ولی کم کم باورم شد که، نه واقعا همه
چیز داره خوب پیش میره و هفته ها
دارن تند تند زیاد میشن و از زایمان زودرس
هم خبری نیست
یادمه این آخریا یه روز به مامانم گفتم
احساس میکنم هفته ها اونقدر زود دارن
تموم میشن که انگاری من به گرد شون هم
نمیرسم
دو سه هفته ٱخر حسابش از دستم در رفته
بود.
پس دیگه با این حساب و کتابا خودتو
ٱزار نده
خیلی وقت پیشا، یادمه مرتب میگفتم
خدایا من میدونم چقدر اوضام خرابه
تو فقط واسم معجزه کن
سادات جونم، خواهر خوشگلم خدا
قراره اینبار واسه ت معجزه کنه
همه زندگیتو بسپار به خودش و منتظره
معجزه ش باش