2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2043472 بازدید | 88177 پست
دوست مجازی عزیزم  دیروز از یکی از همکاران که کلینیک ترک اعتیاد دارند سوال کردم گفتن خیلی‌ها بو ...

خوشحالم همچین دوستانی دارم،اگر مجازی هم باشه حس ها واقعی هست 😍😍واقعا فکرشو نمیکردم بتونم روزی اینجوری زندگی کنم چون من حتی به یه سیگار هم واکنش خیلی بدی داشتم،خیلی فکر کردم دیدم من اگر دخترم رو بدم به شوهرم همیشه نگرانش خواهم بود و هر جا هم برم بازم دلم پیشش میمونه،و در حالت کلی هم میگن آدم نباید بچه رو به یه فرد معتاد بسپاره،و فکر کردم با خودم ببرم دخترم رو بلاخره ی سال بعد دو سال بعد شاید وسوسه شدم ازدواج کنم و اونوقت دخترم چی میشد!با این مسائلی که از همه گوشه دنیا می‌خونیم نمیتونستم اعتماد کنم من الان ۳۵ سالم هست ،۱۰ سال دیگه من میشم ۴۵ ساله و دخترم میشه ی دختر نوجوان ۱۷ ساله هرگز نمیتونستم به یه غریبه اعتماد کنم و حتی راحت بخوابم،هزار و یکی پیش امد و شاید ها وجود داشت اخر سر گفتم هیچ جایی امن تر از  خونه خودم نیست ،شوهرم  خیلی رابطه عاطفی خوبی با دخترم داره منم میخام دخترم رو با اعتماد به نفس بار بیارم و قوی ،شوهرم برای من شاید شوهر خوبی نباشه اما برای دخترم پدر خوبی هست توی تکالیفش کمک میکنه،کار دستی بخاد درست کنه کنارش هست،برای هرچیزی کنجکاو باشه مثلا گل کاشتن،برف بازی ،غذا درست کردن،سینمت رفتن،موزه رفتن،اینجور جاها همراهیش میکنه،و منم توکل کردم دیگه به خدا ،امیدوارم نتیجه بگیرم و با یک تراپیست همراه هستم و مواظب خودمم دیگه آسیب نبینم،من خیلی کارا کردم که تهش خودمو اذیت کردم،هر بار از شوهرم تست میگرفتم و مثبت میشد چنان جیغ میزدم خودمو میزدم گریه میکردم که کل ساختمان قبلی که ساکن بودیم خبردار میشدن،دخترم از ترس میلرزید و همیشه خدا استرس داشت که من تنهاش میزارم چون همش میگفتم من میرم و فلان،خواب رو به خودم حرام کرده بودم صبح تا شب یکسره زنگ میزدم کجایی چی شد کی میایی ،و دنبال هزار تومنی بودم که کجا خرج شد چی خریدی اما شوهرم با همه این سخت گیری ها و کند و کاو من همچنان به اعتیادش ادامه داد موقتی ترک کرد اما واسه همیشه نه،در آخر پذیرفتم و نشستم خونه ام،اگر زمانی نتونه بره سر کار درآمد نداشته باشه به خاطر خرج خونه نه،چون خودم هم درآمد دارم میتونم از عهده خوراک بربیام،اما بخاد مارو اذیت کنه مثلا پول مواد بخاد و این جور مسائل مجبور میشم ازش بگذرم و فقط با دخترم به زندگی ادامه بدم،از شما و همه دوستان ممنونم که بهم امید میدین،😘❤️❤️

خوشحالم همچین دوستانی دارم،اگر مجازی هم باشه حس ها واقعی هست 😍😍واقعا فکرشو نمیکردم بتونم روزی اینج ...

عزیزم قطعا بهترین تصمیم رو گرفتی هر چند همیشه بهترین تصمیم راحت ترین و آسونترین ش نیست 

از خدا برای خودت و دختر نازنینت بهترین تقدیرها رو آرزو دارم

💚💚🌹🌹 


بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

بچه ها من یک تا‌‌پیک سوال زدم ولی کسی نیومد☹️. اگر تونستید یک نگاه بندازید شاید اطلاعاتی درباره ی س ...

عزیزم من اطلاعی در این مورد ندارم امیدوارم مشکلتون زودتر حل شه. 

سلام دوستان عزیزم.امیدوارم حالتون خوب باشه.

سوالی دارم بی ارتباط با تاپیک:دخترم پنج سالشه،حدود دو هفته س که لب به غذا نمیزنه،چهار پنج روز هم مسافرت بودیم(که نمیشد کنسل کرد) اونجا هم غذا نخورد اصلاً.فقط با کیک و ...خودشو سیر کرده...خیلی نگرانم.

اول از کم خوردن شروع شد،،،،بعد کم کم دیگه غذا نخورد،از مسافرت کامل غذا رو گذاشت کنار.دیشب غذا نخورد گفتم کمی نون و پنیر بدم بخوره،نونو گذاشتم خشک شد رو بخاری،با چای شیرین،لقمه های خیلی کوچیک دادم،،،،در حین  نگاه کردن انیمیشن با گوشی( میدونم این کار اشتباهه اما چاره ای نداشتم میخواستم نون بخوره به جای خوراکی)

خلاصه کمی خورد.اما یه چیز دیگه که ناراحتم میکنه صبح ها گاهی با دل درد بیدار میشه.

اگه مشابه این مشکلو کسی داشته کمکم کنه.

دکتر هم باید ببرمش،اما نمیدونم پیش کی ببرم: متخصص اطفال، متخصص تغذیه یا روانپزشک؟ من قم هستم.

هر که را اسرار حق آموختند،مهر کردند و دهانش دوختند
این عکس لیپوزوفر فورت  که آهن ۱۵ میلی داره  لیپوزوفر ۷ میلی داره و جلدش قرمزه

بله من منظورم همین بود،فورتش یادم رفته بود....😊

البته دکترای داروخانه خودشون راهنمایی میکنن،با توجه به سن بچه.

هر که را اسرار حق آموختند،مهر کردند و دهانش دوختند
سلام دوستان عزیزم.امیدوارم حالتون خوب باشه. سوالی دارم بی ارتباط با تاپیک:دخترم پنج سالشه،حدود دو ه ...

سلام عزیزم احتمالاً رودل کرده به خاطر کیک و اینا.من پسرم این طوری بشه بهش یکم فولوس میدم عطاری داره.اندازه یه انگشت میکوبی . خودش شیرینه کم در حد یه استکان آب بریز بزار دم بکشه .دو سه قاشق بده بیشتر نده.یکی دوروز بدی بهتر میشه ان شاالله.دکتر هم خواستی ببری فکر کنم دکتر گوارش خوب باشه دکتر پشتیبان دکتر خوبیه من پسرمو از بچگی اونجا میبرم.زنبیل آباد کنار درمانگاه امام رضا یه ساختمان پزشکانه اونجاست طبقه سه.سرچ کنی شماره شو میاره ساعت ۴ همون روز زنگ بزنی نوبت میده.

سلام عزیزم احتمالاً رودل کرده به خاطر کیک و اینا.من پسرم این طوری بشه بهش یکم فولوس میدم عطاری داره. ...

ممنونم از شما.

بله تعریف دکتر پشتیبان رو زیاد شنیدم،اطرافیانم خیلی گفتن ببرم پیش ایشون.

توکل به خدا.

من چون غذا نخورد،مجبور شدم بهش خوراکی بدم،همونم کم میخورد،،،،امروز صبح دوباره لب به هیچی نزد نه نون نه خوراکی.

بازم ممنونم از راهنمایی تون.

هر که را اسرار حق آموختند،مهر کردند و دهانش دوختند

سلام به همگی 

روز و روزگارتون خوش

امروز خونه بودم

قبل صبحونه یه نیمساعتی مطالعه داشتم

روتین پوست صبح م رو زدم

چایی گذاشتم 

صبحونه خوردم

فرشهای هال جاروبرقی کشیدم

هال و اتاق ها و آشپزخونه طی کشیدم

دوباره مطالعه یکساعته

ظرف شستم

دوتا تماس کاری 

ناهار پختم 

ناهار خوردیم

بعد از ناهار یه چرت زدم 

آبچکون جمع کردم

یه فیلم دیدیم از اسکورسیزی با بازی رابرت دنیرو و دی‌کاپریو

دوباره یه یکساعتی پای سیستم بودم 

قرعه ظرف های ناهار به همسرم افتاد 

شام کشک و بادمجون پختم البته بادمجون سرخ شده داشتم

چایی گذاشتم 

میوه آوردم 

آب خاکستری حدود ۳ لیتر  دادم به همسرم برد برای درختهای کوچه

روتین پوست شب انجام دادم

فریزر سروسامون دادم 

عسلی های هال رو گردگیری کردم 

الان هم در حال دیدن فرار از زندان 😊😊



شما لطف داری زهرای قشنگممم ،خودت یه پا مادر نمونه ای عزیزم💖 خب  درمورد دغدغه های اینچنینی &nb ...

سلام

این کامنت شما برای خیلی وقت پیشه ولی خب من الان خوندم و میخواستم تجربه خودمو بگم

من هم این‌جوری بودم فکر میکنم تا کلاس سوم ابتدایی

تقریبا منزوی

یه معاون پرورشی به شدت خوب و فعال داشتیم

مادرم با ایشون صحبت کرد و شرایط منو بهشون توضیح داد و ازش کمک خواست

اون موقع خیلی روانشناس و تراپی باب نبود، من الان سی و خورده‌ای سالمه

ایشون انقدر با من کار کردن به صورت غیرمستقیم و منو تو فعالیت‌ها اوردن و یا با من صحبت میکردن و یا نظر منو میخواستن که من سال‌های بعد خودم به تنهایی یه تئاتر کمدی نوشتم و کارگردانی کردم و تو سطح منطقه نمایش دادم و کلی کار دیگه که اینجا جای گفتنش نیست

یه مقدار طول کشید اما نتیجه خوبی داشت

خواستم بهتون بگم ناامید نشین فقط تلاش کنین درست میشه❤

🌹دلم یه خونه‌باغ پر از گل رز می‌خواد🌹                     به سوالای ریاضیتون جواب می‌دم. بیاید تاپیکم و سوالتونو بپرسین، سعی می‌کنم زود جواب بدم😊

سلام خوشگلا چه خبر ؟ 

من درگیریت ذهنی داشتم هنوزم حل نشده برا همین نیومدم میخوام یه تصمیم مهم تو زندگیم بگیرم 

حالا بهتون میگم همه راهنمایی کنید خواهشا

این متن تاپیکم 

بین مغازه باز کردن و بچه دار شدن موندم‌ نمی دونم واقعا با شرایطم چه تصمیمی بگیرم ؟

یک پسر ۱۰ ساله بیش فعال دارم  

از لحاظ مالی اکیم 

شوهرمم خوبه شکر خدا 

مغازه بزنم  برای اوقات فراغتم  چون واقعا بیکاری داره اذیتم میکنه  تو خونه فقط کارم خوردن و خوابیدنه  واقعا داره بهم لطمه وارد میکنه این حجم از بیکاری 

بچه دار بشم با ای وی اف  دوقلو میخوام دختر  

راستی خودمم دو قطبی خفیفم  ولی زندگیم منظمه و مشکلات می تونم کنترل کنم 


من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792