*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

سلام

من یه کانال دارم توی تل گرام(پادچی) که از همه پادکست‌ها اپیزودهای جالبش رو میذاره از؛ 

منیاز

سبک تو

رادیو راه بامجتبی شکوری 

کتاب جیبی 

رخ(قبلا خیلی خوب بود ولی....) 

و... 

باز نگاه کنم اسم بهترینها رو میذارم

فدات دستت دردنکنه

ممنونم جاتون خالی

راستش هنوز روی غلتک نیستم

سلام بچه ها 

طرفی که زنگ زده بود نیومد، مهمون سر زده براش رسید 🤭🤭🤭

به منم گفت برم که گفتم نمیام 

از ساعت 3 شروع کردم تا 6 کار کردن وسطش فقط یه چای و میوه خوردیم 

کمد یه اتاق مرتب شد خداروشکر 

برای امشب دیگه فکر نکنم کاری کنم 

فقط ماشین زدم پهن کنم 

باز میام گزارش میدم ♥️

سلام به همگی

منم این مدت بازم بهتر شدم دیگه هیچ دعوایی ندارم با شوهرم (قبلنا تعريف کردم اعتیاد داشت و داره)به خاطر خودم و بچه ام سکوت کردم تا جایی ک درآمد داره فعلا صبوری می‌کنم. 

کارهای روتین خونه رو انجام میدم منظم 

ب کمدهای لباس نظم دادم ی سری اضافه ها رو رد کردم تصمیم گرفتم ی مقداری کمتر لباس بگیرم تا انباشته نشن .

ب خودم میرسم روتین پوستی ابرسان و سرم صورت و ....و 

خیلی آرامشم رو حفظ می‌کنم اما واقعا ی جاهایی واسم خیلی سخته سکوت کنم اینکه میدونم شوهرم مصرف میکنه  و من بی تفادت بگذرم واسم سخته اما میدونم واکنش نشون بدم تهش میشه ی دعوای بزرگ آدم بده هم من میشم.و تا چند وقت هم بچه ام استرس میکشه،همش با خودم میگم ی جا گیر میکنی بلاخره اونوقت بهت میگم.

خدا بهم آرامش قلب بده،آمین.

هر روز صبحانه نهار درست میکنم شام بعضی اوقات از نهارم اضافه میاد بعضی وقتها هم دوباره درست میکنم کلا چون خودم فقط غذای برنجی دوس دارم نمیتونم ساده بگیرم😄

هر روز اتاق خوابم رو مرتب می‌کنم.

آشپزخونه رو همیشه تمیز نگه میدارم ظرف نمیزارم بمونه دستمال میکشم 

به گل ها آب میدم در هفته دوبار 

ی وقت هایی با اینکه هوا سرده در و پنجره رو باز میکنم.

ب درآمد خودم بیشتر ارزش میدم دیگه مثلا نمیارم بدم ی عالمه شکلات و تنقلات و ....که شوهرم بخوره به منم بخنده!

حواسم بیشتر به بچه ام هست 

کیک میپزم سوپ آش دوغ اش رشته پفیلا درست میکنم 😄با تلفن خیلی کموحرف میزنم و آدمی ک بیشتر از ده دقیقه با موبایل حرف بزنه عصبیم میکنه🫣🫣

چه تاپیک قدیمیی 😍 

سال ۹۳ استارت خورده

سلام دوستان.

این چند روز دارم دوباره تمرین سحرخیزی میکنم که بدنم به روال قبل عادت کنه.

چون یک مدت بود که تا ساعت ده میخوابیدم.

کار خاص آنچنانی نکردم،چون همچنان سردرگمم.

فقط دیروز ناخن هام رو کوتاه کردم و دوش گرفتم.

میز آرایش رو تمیز کردم.

لباس ها رو تا کردم.

برای امروز میخوام براش های آرایشی رو بشورم و اینکه کمد و کشو و تخت رو داخلشون رو مرتب کنم.

خیلی وسیله اضافه دارند باید دور ریخته بشن.

یک مقدار لباس سایزم نیستند فعلا باید جداشون کنم.

یک مقدار باید بدم تعمیر.

و اتویی ها رو در بیارم اتو کنم.

سلام عزیزم ♥️

آفرین به این همه تغییرات مثبتی که داشتید 

خدا بهتون توان مضاعف بده و بشه اون چیزی که میخوای ♥️

سلام دوستان خوبم ♥️

خب ادامه خونه تکونی من :

اتاقی رو که دیروز کمدهاش رو مرتب کردم، امروز ساعت 8 بیدار شدم کامل گردگیری، طی کشی و جارو برقی شد.سه تا نایلون بزرگ لباس  پاکسازی شد که بدم بره. فقط مونده پرده اتاق. موقعی که پرده اتاق بچه ها رو در میارم اینم میشورم. 

یه کم استراحت کنم 

ناهار دارم ولی شام ندارم احتمالا الویه درست کنم که بچه ها برای تغذیه ی فرداشون هم ببرن. 

امروز برنامه ام اینه که کابینت آشپزخونه رو تا جایی که میشه مرتب کنم. 

فکر میکردم تو این دو روز بیشتر کار کنم ولی اتاق خیلی ازم وقت گرفت 😒

هر تعطیلی که میشه باید یه قسمت رو حتما تمیز کنم تا قبل ماه رمضون تموم بشه ان شاءالله 

لطفا شما هم بیایید بگید از کاراتون 

تنتون سلامت 

دلتون خوش 

جیباتون پرپول ♥️

دوستان بالاتر گفتم که میخوام امروز به کمدها برسم.

تازه رفتم یک کیسه پر لباس هایی که برام تنگ بودند جدا کردم و گذاشتم کنار.

خیلی صحنه ی بدی بود و بهم فشار اومد.

لعنت به کمالگرایی که هر وقت اومدم رژیم بگیرم همش تو مغزم و کل وجودم داد میزد که نه تو داری اشتباه میکنی،کارت غلطه و من بدتر ولش کردم و پرخوری عصبی کردم.

درد بدتر اینه که هیچکس هیچکس درکت نمیکنه.

وقتی این مشکلم رو برای شوهرم میگم میگه اینا همه تلقین ذهنه و وجود نداره.منم دیگه نگفتم.

کمالگرایی خیلی بده.دوستان در این ایامی که همش مناسبت و عید داریم برام دعا کنید که بتونم از این مسائل خلاص بشم.

خب دوستان خوبم سلام 

من امروز سه تا کابینت دیگه رو ریختم بیرون 

ظرف هایی که نیاز به شستن داشت شستم بقیه رو هم دستمال کشیدم گذاشتم سر جاشون. 

ظرف های دو تا ویترین رو مادر همسرم اومدن و بنده خدا همه رو شستن و من چیدم داخل ویترین ها. 

یه پتو رو تو حموم شستم😖(همسرم نیست وگرنه همیشه همسرم میشوره) 

خیلی دوست دارم ان شاء الله یه خونه بزرگتر بخرم و حتما پتو شور بگیرم 

لطفا دعا کنید به زودی به سلامتی و با دل خوش بتونم خونه رو عوض کنم.

مواد الویه رو گذاشتم بپزه، چای دم کردم، ماشین زدم 

یه چای بخورم یه کم استراحت کنم. 

خیلی خسته م و تو این دو روز فقط یه اتاق تمیز کردم، با 6 تا کابینت و ویترین. همین 😑😑😑

البته به جز دو تا پتو و روتختی که مونده، شستنی ها رو هم شستم. 

سلام عزیزم کارما سریع خودش رو نشون داده🙂 و همون رفتار با خودشون شد و مهمون سرزده رفت . خدا رو شکر به کارها رسیدی .خدا قوت

سلام عزیزان 

ساعت ۱۰ بیدار شدم همسرم صبحونه رو اماده کرد خیلی حال نداشتم پسرمو با خودش برد تا ۱۲ همینطوری تو گوشی چرخیدم 

بعدش دیدم ن اینطوری نمیشه خونه بهم ریخته بیشتر حالمو بد میکنه مخصوصا با اون سر وضع خودم 

اول پاشدم صورتمو با شوینده شستم مسواک زدم موهامو شونه زدم لباس هامو عوض کردم ی رژ زدم 

بعدش اهنگ گزاشتم تو گوشی شروع کردم 

خونه رو مرتب کردم ک ترکیده بود 

ظرف هارو شستم 

روی گاز اپن تمیز کردم 

اشغال ها زیر سفره خالی کردم 

سرویس شستم 

بالکن شستم 

مرغ ماهی خرد کردم  از دیشب مونده بود شستم گزاشتم فریز

خونه رو جارو برقی کشیدم 

ب گل ها اب دادم 

سالاد درست کردم 

پلو گزاشتم خورشت داشتیم گرم کردم 

همسرم و پسرم اومدن خوردیم جمع کردم 

ظرف هاشو شستم 

لباس ریختم لباسشویی 

دو جفت کفش شستم 

الانم پاشم شام بزارم 

کیک بپزم 

پسرمو حموم ببرم 

تکلیف هاشو انجام بدیم 

اسفند دود کنم 

لبو بزارم بپزه 

بعد شام هم ظرف هاشو بشورم جمع کنم 

کتاب قصه بخونم صلوات هامو بشمارم 

ممنون دوست مهربونم ♥️

تو اون اوضاع بهم ریخته خونه آمادگی اومدن مهمون رو واقعا نداشتم. 

سلام چند باره دوستان 🤭🤭

خب من عصر هم یه کم دیگه از کابینت های پایینی رو مرتب کردم و فقط موند یه دونه دیگه از پایینی ها. بالایی ها هم که هنوز دست نزدم. 

سطل آشغال رو با وایتکس حسابی شستم 😷😷

خونه رو جاروبرقی سطحی کشیدم 

سرویس رو سطحی شستم 

رفتم دوش گرفتم اومدم الویه رو حین دیدن امپراطور افسانه ها آماده کردم 

الان هم در خدمت شمام ♥️