2777
2789
عنوان

مامانایی که بچه بیش فعال دارن یا تو اطرافیانشون چنین بچه ای دارن.......

| مشاهده متن کامل بحث + 981814 بازدید | 11748 پست
بهاره عزیزم انشالله چند ساله دیگه هم رکساناعسل میره مدرسه و میای از زرنگیاش میگی.منم همین حس شمارو دارم.از پیشرفت بچه های تاپیک احساس خوبی بهم دست میده.خدانگهدار و یاریگر بچه هامون باشه....
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
مامان حسن جون درست گفتی.پسرم پیش دبستانی می رفت ریسپریدون می خورد.انشاالله بدون ریتالین میتونه آموزشهارو یاد بگیره
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



بچه ها سلام. منم اومدم .یلی حرف وسوال دارم. خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی داغونم. انگار پسر یک سال و چهار ماهه منم بیش فعاله.. شماها از چه سنی تشخیص دادید؟ تو رو خدا منو بی جواب نذارید.. پسرم همش راه میره. با اسباب بازی چندان بازی نمیکنه. مدام دوست داره بره بیرون. اصلا با خودش مشغول نمیشه.. نمیدونم اقتضای سنشه یا بیش فعاله. کمکم کنید
مریم جون نمیشه زود قضاوت کرد و گفت چون این خصوصیات رو داره حتما بیش فعاله.اصلا روحیه خودتون رو با فکرهایی که مطمئن نیستید درسته خراب نکنید.بهتره خودتون باهاش بازی کنید.اگر دوست داره بره بیرون خیلی خوبه.ببرینش پارک و بذارید بازی کنه.خیلی از بچه هاهستند که تمایلی به اسباب بازی ندارند.بچه های منم کوچک بودند علاقه خاصی داشتند با ظروف آشپزخونه بازی کنند.به مرور خودشون علاقمند شدند با اسباب بازی بازی کنند.
من درمان پسرم رو از4سالگی شروع کردم.الان که بچه های فامیل رو میبینم متوجه میشم که خیلی از کارهای پسرم اقتضای سنش بوده.من زیادی حساس بودم.مشکل اصلی پسرم تمرکزش بود که خداروشکر الان خیلی بهتر شده.شما هم مطمئن باش با تلاش خودت فرزندت علاقمند به بازی میشه.به نظرم اصلا فکر بیش فعالی نباش.براش زیاد وقت بذار و مطمئن باش مشکلی نداره
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
مامان حسن جون و سومیسو جون از راهنمائیتون ممنونم ، تا امروز که معلمشون گله ای ازشون نداشته امیدوارم که تا آخر سال همینطور باشه و به دارو نیاز پیدا نکند،
خدارو شکر که شما دوستای گل و پیدا کردم تا حالا خیلی تنها بودم هیچ کسی نبود که بتونم راحت در مورد بچه هام باهاش صحبت کنم و ازش کمک بخوام چون دلم نمیخواد کسی از اقوام و دوستانم متوجه مشکل بچه ام بشه
بازم از شما دوستای گل ممنونم
بهاره جان

به نظر بهتره از الان روی رکسانا در زمینه فوق تخصص گوارش سرمایه گذاری کنی
این حرف حرف حرف سئوال سئوال سئوال منو هم بیچاره کرده
این پنج ساعتی که مدرسه هستند واقعا نفس می کشم
بعضی وقتا که مژگان خیلی حرف می زنه می رم چسب پهن رو می یارم، خودش فوری می فهمه ، جلوی دهنش رو می گیره و قول می ده دیگه حرف نزنه
بیچاره معلمش ....

لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

مامان حسن
حامد پیش دبستانی خیلی اذیت کرد. اصلا یادگیری نداشت. به حرف معلمش توجه نمی کرد. و ...
و همین باعث شد که من خیلی جدی دنبال رفع مشکل باشم. امیدوارم آقا پسرت اصلا از این مشکلات نداشته باشه ولی این پیش دبستانی زمان خوبی برای محک زدن هست. و همین طور آماده کردنش برای مدرسه.
مثلا الان که من دخترم رو با پسرم که کلاس اول بود مقایسه می کنم متوجه تفاوت زیادی می شم.
دخترم برای نوشتن یک صفحه نگاره نهایتا یک یا دو بار ابراز خستگی می کنه و خودش مداد رو کنار می ذاره و بعد از چند دقیقه دوباره شروع به نوشتن می کنه . خط ها رو کاملا به اندازه و با رعایت فاصله های منظم می کشه . درست مثل اون چیزی که معلمش گفته. ولی حامد برای این یک صفحه نوشتن نگاره کلی گریه می کرد، آه و ناله می کرد، دستش خسته می شد، دستش عرق می کرد، اونقدر با این دفتر ور می رفت که ورقش چماله می شد یا پاره و .... خطوط رو خیلی منظم و خوب نمی کشید . با وجودی که پیش دبستانی هم رفته بود و خیلی کارها رو کرده بود.

لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

زهره جان مامان دو قلوها خوش آمدید.

خدا قوت، برای دادن ریتالین وقت زیاده. یه کم صبر کن تا ببینی عکس العمل معلمشون چی هست؟ اصلا به معلمشون در مورد بیش فعالی هیچی نگو. اینکه پسرت درنوشتن تکالیف یه مقدار سهل انگاره قابل حله. کمی بیشتر باهاش سروکله بزن . بهرحال بچه ها بازیگوش هستند.

لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........


مریم جان
پیشنهاد می کنم مطالب این تاپیک رو مطالعه کن. اگر باز هم سئوالی بود اینجا بپرس.

http://www.farsiwebnet.org/Forum/Catgory/7/Post/26
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

خواهش میکنم زهره جون.اینجا هممون حرفهای هم رو خوب می فهمیم.انشاالله سال تحصیلی موفقی رو دوقلوهای گلت داشته باشند
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
نازی جون
الان داشتم بهش آش میدادم تو دهنش نگه داشته بعد آروم آروم قورت میده میگه الان رفت تو معده ام؟؟؟
یه دائرهالمعارف کودکان داریم
باید برم اونو بیارم توضیحاتمو عکسدار ارائه کنم!
من و مهدی هم نامردی نمیکنیم توضیح کامل و جامع میدیم!
گفتم درباره این که چره فرمون گرده میپرسید؟؟
مهدی کلی توضیح فنی به زبان ساده داده اینم با دقت تمام گوش کرده بعد میگه حالا دنده رو بگو!!
البته بگم که خودم بسیاااااااااااااااااااااااااار عاشق کودکان محقق هستم ها
فقط اگه کمتر حرف بزنن نور علی نوره!
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
فردا بعد از ظهر اولین جلسه کلاس موسیقی دختر خانمه
حس اول مهر رو دارم
خیلی دلم میخواد رکسانا به کلاس علاقمند بشه و ادامه بدیم
چون بارزترین استعداد این دخمل موسیقیه
یعنی گوشی که این بچه داره من و مهدی نداریم
دیروز روی میز غذا خوری ضرب گرفته بود ما هنگ کرده بودیم
انقدر قشنگ ضرب میزد
بعد مهدی میگفت باباجان تو بیا برو کلاس ضرب فوری یاد میگیری با من همراهی میکنی(خودش عود می نوازه)
فکر مغز منو هم که نمیکنن که

برامون دعا کنین شروع خوبی داشته باشیم مثل فینقیلیای شماها:)
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز