2777
2789
سلام دوست جونیا

پانی جونم قربونت برم که انقدر ماهی و شکسته نفسی میکنی پانی منم کار پکیج میگیرم ولی چون تو خونه انجام میدم فقط خستگیش برام میمونه وانقدر چاله چوله داریم که اصلاً نمفهمم پولش کجا میره

ملی دعوام نکن ولی بخدا خیلی افسرده شدم خیلی غصه میخورم آخه قراره آخر عاقبتمون چی بشه این چه وضعه مملکته رفتم واسه برسام اسباب بازی بخرم دست از پا درازتر برگشتم قیمت ها نجومی برا بچه ام 2 ماهی هس نمیتونم پدیا شور بگیرم پوشکشو میخوام عوض کنم بچه ها اینا به من خیلی فشار میاره فکر میکنم مردم همه تو یه حالت بهت فقط دارن بالا رفتن سرسام آور قیمت ها رو نگاه میکنن یه یاس و افسردگی عمومی جامعه مون رو گرفته

یاس هز کی منو بدونه برسام میبینه باور نمیکنه که من نینی دارم رفته بودیم پیش مشاور ازمون پرسید نسبتتون چیه؟ فکر رفیقیم ولی هر کی ندونه خودم که میدونم چی بودم چی شدم

نگین الهی بمیرم برا مبین بخدا خیلی آشفته ام به همون دلایلی که بالا گفتم تولدتم مبارک گلم ببخشید دیگه بوووووووس

سمانه چند وقته نمیاد به سارا هم باید زنگ بزنم مهراوه هم کلاً دیگه یه باره رفت

ترانه جون ایشالله که نینی هامون همیشه سالم باشن این ویروسا خیلی بدن

آها راستی در مورد تلوزیون منم فک میکنم دیدن تی وی زیاد جالب نیس ولی اعتراف میکنم که بیشتر موقع ها از سر تنبلی میذارم برسام بشینه سرش گرم شه تا من یه ذره به کارام برسم

سلام به دوستان من بعد 10 روز اومدم

من رفته بودم کاشان آخه 19 عروسی خواهر شوهرمه و این هفتهه رفته بودیم جهاز بچینیم ا
وای از کمر درد دارم میمیرم انقدر کار کردم سامیار که پیش مادر شوهرم بود منم تک و تنها یه خونرو هم شستم هم وسایلا رو باز کردم هم چیدم هم دکور دادم خلاصه کلی فعالیت کردم

به قول نگین یا نگار شما که از ما یادی نکردید

نگین جون الهی قربون مبین جونم برم ایشالله هیچ وقت مریض نشه عزیزم ناراحت نشو آدم انقدر در گیری فکری داره که یه موقع یادش میره
من خودم خیلی وقتا پستارو میخونم ولی موقع نوشتن یادم میره همه ی اون چیزایی رو که میخواستم بگم تایپ کنم

یاسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس جون خوش به حالت انقدر پر انرژی من بهت حسودیم شد من اصلا اعصاب بچه ندارم

فریناز با عرض شرمندگی منم حالتای افسردگی دارم

ملی جونم اتاق عروسکمون مبارک

مژگان با نی نی دوم چیکار میکنی؟؟؟

پانی جونم منم نوشتاتو دوست دارم انرژی میگیرم

ماگنولیا جون ماشالله به این دختر باهوش خیلیییییییییییییی دوست دارم ملودی جونو ببینم عاشق بچه های باهوشم
راستی ماگنولیا خانه بازی برج میلاد چه جوری بود جلسه ای ؟؟؟
و اینکه هر روز هستن ؟؟؟؟ هزینش چقدره ؟؟؟

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

فریناز جون عزیزم غصه نخور،منم دقیقا" این فکرا مثل خوره تو ذهنمه،وقتی فکر میکنم که با همین مقدار پول تا همین چند ماه پیش چقدر راحت تر و بیشتر میتونستیم خرید کنیم اینقدررررررررررررررررررررررررر حرصم میگیره که نگو،هرچی میخوای بگیری کلیییییییییییییییییییییی گرون شده.منم مثل پانی جون اگه پول تو دست و بالم نباشه اعصابم بهم میریزه،مخصوصا" که عادت داشتم همیشه سر کار برم و عابر بانکم پر پول باشه و با خیال راحت هرچی میخوام رو بخرم(الته نگفته نماند که مهربان همسر همیشه پول هرچی برای خودم میخریدم رو بهم برمیگردوند)ولی الان که بخاطر سارا تو خونه موندم خیلی برام سخته،مگه دیگه چقدر میشه به این همسر بیچاره فشار آورد!!!!اونهمه درس خوندیم حالا همش باید دلشوره آینده رو داشته باشیم واااااااااااااااااااااااااااااااای
نگین جون منم ازت عذر میخوام،بخاطر کمبود وقت تند تند پستارو میخونیم و بعدش هم اینقدر ذهنمون درگیره که یه چیزایی رو فراموش میکنیم،شرمنده.من با تمام وجود درک میکنم که تو این مدت چقدر استرس داشتی چون تا همین چند وقت پیش منم مثل تو بودم،انشاا... که حال این گل پسرمون به زودی خوب خوب میشه عزیزم،نگران نباش و توکلت به خدا باشه...تولد خودت هم مبااااااااااارک،انشاا... که سالهای سال هر سه کنار هم زندگی خوب و شادی داشته باشید...
به به نازیلا خانم،رسدن بخیر،اتفاقا" پریروز تو ماشین بودم که از جلوی پارک سر کوچه تون رد شدم یاد تو سامیار پهلوون افتادم...

منم اعتراف میکنم برای اینکه به یه سری از کارام برسم سارا رو با تی وی سرگرم میکردم که با حرف یاس نقره ای عزیز تصمیم قاطع گرفتم که کمش کنم...

راستی عید همگی مبارک...
نگین جون وبقیه بچه ها که مریض هسن انشالله به زودی خوب میشن

نازیلا تو چطوری حسابی مشغولی منم با نینی دوم هستم فعلا نزدیک 2 ماه هستم هفته 12 برم غربالگری نمیدونم والله

پارمیس هم مریضه وبد جوری سرما خورده و هی شبها نفس نمیتونه بکشه و هی گریه میکنه از خواب بیدار میشه و 20 بار تا صبح باید بیدار شم باز بخوابونمش

ایشالله پارمیس جونم زود خوب بشه

سمیرا جون لطف داری

وایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی از گرونی نگید که دلم خونههههه

خیلی وضع بدی شده

تلویزیون ما هم بیشتر اوقات روشنه و سامیار میگه نانای بذار و میرقصه یا سی دی بیبی کن رید رو میبینه که کلی ازش کلمه انگلیسی یاد گرفته

نگین جونم تولدت با تاخیر مبارککککککککککککککککککککککک
سلام به همه

ممنون مرسی از همه شما دوستای گلم...خدارو صدمرتبه شکر پسرم حالش بهتره....وقت کنم عکس میذارم براتون

بچه ها گیج نشیدمنو همون نگین صدا کنید فقط خواستم بدونید نگار اسم واقعیمه...

عزیزم پارمیس...مژی مبینم وقتی سرما میخوره همینطور میشه باید قبل از خواب قطره تو بینیش بریزی بالش زیر سرشو بلندتر کنی و شربت سودافرین هم خیلی خوبه البته ببرش دکتر حتما...

نازیلا جون خسته نباشی عزیز...چه عروس ماهی...خواهر شوهرت باید قدرتو بئونه...سامیار گلی هم ببوس

فریناز جون چطوری؟برسام خوبه....بابا نرو تو فاز افسردگی باز...ول کن بابا خدا بزرگه درس میشه...میدونم این وضعیت برای همه ما سخته ولی زیاد تو فکرش نرو
نگین جون ناراحت شدم .............. الان اوضاع مبین چهطوره ؟؟؟

ببین نبات سوخته خیلی خوبه خیلی ..... هویج پلو با مرغ + دوغ ترش و شور + کته شوید + سیب زمینی آب پز + گوشنت کبابی .. کلا غذاهای سفت ... + آب سیب + حتی نوشابه سیاه + بیسکوئیت + نون سوخاری

نبات سوخته :

یه تکه نبات سفید ( سفید باشه بهتره تا نبات زعفرونی) رو بذار تو یه ظرف مسی روی شعله ی ملایم گاز ... نبات به مرور آب میشه و رنگش قهوه ائی میشه ... وقتی رنگش تو حالت های پولکی اصفهانی شد .... با قاشق ازمایع ذوب شده تند تند بردار و بریز تو یه بشقاب چینی که از قبل که کم چربش کرده باشی ...... نبات سریع میبنه و سفت میشه ...

بعدش مثل پولکی بده بخوره .......... اسهال النا تنها به این شکل بند میاد ...

انشالله که خوب خوب بشه .....................

واسه این گفتم ظرف چینی رو چرب کنی چون اگه نبات ذوب شده رو هویجوری بریزی تو ظرف به سختی جدا میشه از ظرف ... ولی اگه یه کم چرب کنی خوبه ... خیلی کم چرب کنیی خیلی کمممممممم

===

النا قبل از واکسن 18 ماهگی اسهال بسیار سختی شد ...........

ولی وقتی بردم دکتر آب بدنش کم شده بود و 14-18 ساعت جیش نمیکرد ... دو روز اینطوری بود ... دکتر براش قرص اسید فولیک نوشت روزی یک دونه + شربت روی + مواد بالائی که گفتم

شکر خدا خوب شد ....

======

واسه ظرفت هم نگران نباش ممکنه فکر کنی خراب شده و سوخته ولی اشکال نداره آب بریز توش و بذار یک روز بمونه ... نبات ت وآب حل میشه و ظرف به راحتی تمیز میشه
زشتی بندگانش را میداند ، اما می پوشاند ؛ آگاه است ، اما پنهان میکند ؛ نافرمانی میشود ، اما با بزرگواری می بخشد .
نازیلا ماشالا ماشالا به این عروس خوب .. ایشالا اگه برادر داری یه عروس خوب مث خودت گیرتون بیاد واقعا خسته نباشی.
خدا قوت.
بعدشم به همه خانومای افسرده از همین تریبون اعلام میکنم ما ها باید خدارو شکر کنیم هنوز این نتو داریم پس همو داریم که یه دلداری بزرگ محسوب میشه.. اینکه دارن کم کم به حداقل ها عادتمون میدن یه واقعیته. انگار تو دوران قحطی داریم زندگی میکنیم فقط فرقش اینه که همه چیز در دسترسه اما دستمون بهش نمیرسه. ولی خوب ادمیه و عادت! میتونیم مطمئن باشیم به اینا هم مث باقی چیزا عادت میکنیم. حتی به افسردگی!
قوی باشین و تا میتونین بخندین.
*************(امروز که برم دایپر بخرم به خودم میگم چطور میشه خندید!!!)****************
سلام بر همه دوستان گل خودم.خوبین؟نینیگولوها خوبن؟
ممنونم که به یاد من و پرنسس کوچولوم بودین .بوسسسسسس واسه خاله ها...
اول از همه نگین جونم تولدت مبارک ایشالله که 100 ساله بشی خواهر..واسه مبین خیلی ناراحت شدم امیدوارم خیلی زود خوب بشه..
نازیلا جون آفرین به تو عروس گل.کاش ما هم یه عروس خوب و خوشگل و خوش نیپ مثل شما نصیبمون بشه.....
فریناز جونم دلم تنگ شده بود واست حسابیییییییییییییییی...کجایی خواهر..برسام عزیزم رو بوسه بارون کن..
مژگان جونم بارداری دومت مبارک نمیدونم قبلا تبریک گفتم یا نه؟!!! در هر صورت بازم مبارک باشه ..امیدوارم بارداری راحتی داشته باشی.. پارمیس جونم تمام این بهانه گیریاش به خاطر دندونه کمی دندون رو جگر بذار مثل قبل یکی دوماه دیگه تمام میشه...بوسسس
پانی جونم دلم واست تنگ شده بود ..بهداد گلم خوبه؟خوش میگذره؟
انیس جونم ممنون که به یادم بودی عزیز دلم ..النای باهوش منو ببوس..
ملی جونم شما چطوری خواهر عزیزم؟ااز افسردگی نگو که واقعا همه ما دچارش هستیم ...حالا کم یا زیاد ..ولی هست..به خدا وقتی به این فکر میکنم قراره چی بشه.دیوانه میشم..واقعا داریم توی دوران قحطی زندگی میکنیم و خیلی چیزها هم نیست ..اینجا که داروهای فشار و قند و رماتیسم کمیاب شده!! (اینا رو چون باهاشون ارتباط دارم به واسطه مامانم و مامان شوشو میدونم)طفلکیا دربه در داروخانه ه ا شدن و گیرشون نمیاد داروهاشون !!! الانم چندروزی هست بازم شیر خشک اس ام ای پروگرس نایاب شد..خواستم نان جایگزین کنم اونم نیست ..هومانا به مایا نمیسازه ..نمیدونم چکار کنم ..هر چند شیر خوردنش کم شده اما بالاخره میخوا د میخوره در طول شبانه روز..به هیچ عنوان هم شیر پاستوریزه و یا محلی نمیخوره ..حالا به نظرت چکار باید بکنیم ..صبح از رادیو شنیدم به خاطر ت ح ر ی م و همینطور عدم تخصیص بودجه برای واردات این مشکل در مورد شیر خشکا فعلا هست ..الان هم در جنگیم دیگه ..چه فرقی داره اخه با اون موقع....نمیدونی یه استرسی دارم الان که احساس میکنم دارم خفه میشم ...چی بگم دیگه!!
از احوالات منم که دو هفته ای درگیر نوار قلب و اکو و .... بودم (ارمغان خوش این وضعیت !!!!!).یه تپش قلب و به همراه تنگی نفس و سردرد وحشتناک دچار شده بودم که واقعا فک رمیکردم دارم میمیرم .ضربانم بقدری شدید بود که از درمانگاه محل کارم سریع فرستادنم بیمارستان تا نوار قلب بگیرن.....خیلی خیلی بد بود ... هر آن احساس میکردم الانه که سکته کنم...!! خلاصه که نوار قلب و اکو چیزی نشون نداد .و بالاخره دکترهای گرامی متفق القول فرمودن که از اضطراب به این روز افتادی !!! و مارو آرام بخش بارون کردن!!!!!تازه بکیشون پاشو از حد گذروند و داروی ضد افسردگی داد!!!هههههه ...واقعا روزهایی داشتم!! نصیب اونایی بشه که به این روزمون انداختن!!!!الان که دو هفته گذشته هنوز هم تپش دارم و نفس کم میارم ...همش میگفتم خدایا به دخترم رحم کن ..بی مادرش نکن!!!هههههههه کلی وصیت کردم !!!
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز