2777
2789
عنوان

مشکل من به عنوان یک بچه طلاق

| مشاهده متن کامل بحث + 129249 بازدید | 384 پست

مامان ها✋✋ طاها من مشکل توجه تمرکز و تاخیر کلام داشت.

دو سال برای گفتار درمانی حضوری می‌رفتیم که بی نتیجه بود.😔

تا با خانه رشد که صد تا درمانگر تخصصی گفتار و کار و روانشناس آنلاین هستن آشنا شدم، برای هر مشکلی هم آقای خلیلی بهترین درمانگر رو بهم معرفی کرد. 

این مدت خدا رو شکر پسرم خیلی پیشرفت کرده.🤩🤩

اگه نگران رشد و تربیت فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید.

و زمانی که ابلاغیه اومد من تازه فهمیدم که شکایت کردن

و به خاطر منافع خودش همه رو کشید پای دادگاه

این پسر همون دایی ام هست که گفتم خیلی وقت پیش فوت شده

ما مهرماه رفتیم دادگاه و گفت برای فروش همه باید به توافق برسید

که بابام هم پاشو گذاشت تو یه کفش که من سهم دخترم رو نمیفروشم

و خب پرونده ما هم همینجوری معلق بود الان همون پسر آییم با خاطر زمین همه خانواده رو به جون هم انداخته و اصلا یه داستانی درست‌ کرده و منم ناخواسته قاطی این ماجرا شدم

و زمانی که ابلاغیه اومد من تازه فهمیدم که شکایت کردنو به خاطر منافع خودش همه رو کشید پای دادگاهاین پ ...

خب 

تواضعی عزت بخش                                               به خدا تواضع کن و در برابر فرامینش مطیع باش تا زورگویان نتوانند تو را ذلیل و فرمانبردار خود کنند            ارزش هرفرد متناسب با فرمانده اوست 💕
بیشتر ببینید

بعد این ماجرا ها ارتباط من با خانواده مادریم زیاد میشه البته خیری نمیتونم ببینمشون چون همشون قم نیستن و هر کدومشون رو یه طرف ایران زندگی میکنن و دیر به دیر دور هم جمع میشن

ارتباط من به صورت تلفنی باهاشون زیاد شد ولی هنوزم یا حس های عجیب و غریبی دارم و در این حد میدونم که من اون خانواده رو قبول کردم ولی نمیدونم که آیا اونا هم همین حس رو نسبت به من دارن یا واقعا میخوان مثل قبل هیچ نشون و حرف و اسمی از من نباشه 

و..

من به مناسبت های مختلف بهشون زنگ میزدم و روز پدر و مادر دایی هام و خاله ام زنگ زدم و تبریک گفتم یکیشون به خاطر کدورتی که با مامانم داشته خیلی از من خوشش نمیاد اما همون داییم که اون روز بغلم کرد همیشه به من میگه تو جرئی از مایی

تا اینکه

یک روز خاله ام زنگ زد و گفت میخوام دعوتت کنم و کلا خاله ها و دایی ها کنار هم باشیم

راستش من حس میکنم بعضی از پسرخاله و دخترخاله و اینا بچه ها هنوز با وجود من کنار نیومدن بعضی موقع ها با خودم میگم شاید من دارم خودم رو به اونا می‌چسبونم  وری بازم ته دلم همه اونا و اینکه الان یه خانواده جدید دارم رو دوست داره

علی الخصوص که خانواده ع مادریم پر دختر هم سن و سال من هست که میتونن دوست و خانواده خوبی برام باشن در اصلی که همونطور که گفتم یدونه عمه کلا بیشتر ندارم و اون عمم هم دو تا پسر داره همین..یکی از پسرهاش تحصیلی رفتن آلمان اون یکی هم دانشجو حسابداری و عملا من تک و تنهام

خلاصه سرتون رو درد نیارم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792