میگفتم فلانی جون بده من برات بکشم و از توی قابلمه ای که کشیده بود برمیداشتم و میذاشتم توی قابلمه خودم
امکان نداشت اعتراض کنه میدید و میفهمید و ساکت میشد
ولی اگر خیلی رو داده بودی در حدی که اعتراض کنه میگفتم این غذا برای فردای خودمونه همین مقدار رو برنامه داشتم براتون بذارم
اگر هم وقتی بهش میگفتم ملاقه رو بده انقدر پررو بود که نمیداد میگفت نه خودم میکشم زحمت نکش فلان ، میگفتم پس سهم غذای فردای ما رو هم بکش از همین قراره بخوریم اگر کم میریخت ظرف ها رو برعکس میدادم دستش اونی که کم ریخته رو میدادم به خودش اصلا نباید اجازه بدی تعجب میکنم واقعا نمیخوای بدی و راضی نیستی یعنی لقمه حروم بردن خونه شون به گناه هم افتادن