داداش و زنداداشم روی پس انداز من حساب باز کردن چیکار کنم

الان دلت برا برادرت میسوزه طلاهاتو بدی

یه درصد فکر کن ازدواج کردی بچه دار شدی

اون بچه در اینده خودتو لعنت میکنه که ارو مارو دادی به دایی

اصلا قبول نکن بگو خودم برنامه دارم برا پولم 

اون خونه برا تو سرمایه نمیشه اخرش برا برادرته 

بعدم تو بعدا دلت میاد بچه های برادرت بلند کنی خونه رو بفروشی؟

به اندازه پولش خونه کوچیکتر بخره

میتونه، دلسوزی نکنه ته دلسوزی پشیمونیه، اصلا اصلا رو دربایستی نکن.

بگو استخاره کردم بد اومد😉

والا به من اگه میگفتن تو مجردی میخوای چیکار میگفتم پس عمرا ندیگه نمیدم تو خواب ببینید طلاهامو🤣

چند وقت بعد بدهکارم میشی 

عیب نداره برن خونه کوچیکتر یا منطقه ماوسط تر بخرن

اره نمیدن 

مگر چقد انسان درست کاری باشه

مامان من مالشو به کسی نبخشید فقط یک زمین ارزشمند داشت که سوزوند یعنی ارزون فروخت

من ته دلم ازش ناراحتم چون زندگیمون از این رو ب اون رو میشد

اسی خدا کمکت کنه چ شرایط سختی

اینکه شما رک و قاطع نگفتید دلیل نمیشه برادرت روی طلاهات حساب باز کنه

برادرت پیشنهاد داده یا دنگ بنامت می زنم یا ماهی یه گرم طلا بهت میدم؟ چه پیشنهاد عجیب و مسخره ای!!! فکر کن یک میلیارد به یکی بدی ماهی ۸ میلیون(قیمت یک گرم) پس بگیری؟ ۳۸ سالتونه؟ نه دنگ خونه به دردت می خوره نه ماهی یه گرم.

برادرت بجای اینکه هوای خواهرش رو داشته باشه، تازه داره زیر پاشو خالی هم می کنه؟

چرا اینقدر خودت رو سرزنش می کنی که قاطع نبودم؟ آیا برادرت همینقدر خودش رو سرزنش می کنه که دارم تنها سرمایه خواهرم رو تو این شرایط اقتصادی می گیرم؟

خو برن خونه دو میلیاردی بخرن به تو چه که ندارن. 

پدرتون نباید شما رو سرزنش کنن که چرا از اول قاطع نبودی. 

اوضاع کشور امسال هیچ خوب نیست. به هیچ عنوان این خبط رو نکن بیچاره میشی ببین کی بهت گفتم

بنظر من عزیزم ، که کمی قبل تر در شرایط شما بودم ، منطقی ترین حالت اینه که قبل از انتخاب خونه مورد نظرشون ؛ از برادرت بخوای که بیاد و باهاش حرف بزنی ، که من طلاهام دست کسیه و داره باهاش کار میکنه و بهم سود میده ، و من قرارداد دارم باهاش ، از روزی که شما برای خونه اقدام کردین من تمام تلاشم رو کردم اما نشد ، اون ۲۰۰ تومنی که بیان کردم سود پولم بوده که میتونم بهت قرض بدم ، پول اصلیم اصلا قابل برداشت و استفاده نیست ، در نهایت با یه عذرخواهی و یه بغل این موضوع خیلی احساسی تموم میشه و اونا برای خودشون یه فکری میکنن ، یادت باشه که تو خدا نیستی که دلت برای بنده ای بسوزه ، براشون دعای خیر کن و ایشالا که یه خونه عالی و به قیمت بخرن و لذت ببرن و شادیشون رو تماشا کن ، بخشندگی صفت خداست چون بی نیازه ، نه ماهایی که تا آخرین لحظه عمرمون نیازمندیم ؛ به پول ، به توجه ، به محبت و ...

اصلا این کار رو نکنیا بی عقلی محضه.به چتد دلیل:

یک خرید اون خونه و زدن دنگ به نام تو هیچ منفعتی واسه تو نداره نه میتونی بعدا بفروشی نه میتونی رهن یا اجاره بگیری از داداشت.

دوم اینکه اونا هر زمانی که بخوان خونه بخرن باید وام بگیرن یا ماشین و....بفروشن پس خودتو مقصر ندون اندازه ی پولشون بخرن اندازه ی گلیمشون پاشونو دراز کنند.

سوم اینکه جنگ اول به از صلح آخره خدایی نکرده پدر و مادرت از دنیا برن همین خواهر برادرا ارث تقسیم می‌کنند شما هم باید از خونه والدین بری پس به فکر خودت باش با عقل تصمیم بگیر نه احساس بعدا پشیمون میشی.

چهارم اینکه ملک رکود هست ولی طلا روز به روز بالا میره ببر صندوق امانات بانک فقط سرقت اتفاق نیوفته.