شما ک مذهبی بعد شوهرت عیاش و خائن و مشروبم میخوره
چرا اصلا باهاش ازدواج کردی چرا جدا نمیشی چقدر عجیبی منکه اهل نماز و روزه نیستم یک دقیقه هم همچین شوهریو تحمل نمیکنم
خداالهی زندگی هاتونوسروسامون بده،چراتوعقدحواستون وجمع نمیکنین درکه اگه یاروعنه طلاق بگیرین بهترازاینه که هرروز خدااب شدن خودتونوببینین
بااینکه تا جاییکه ممکنه با طلاق مخالفم ولی اینجا طلاق واست واجبه
حالا عقاید مختلف رو میشه تحمل کرد ولی رابطه با دختر دخترداییش اصلا
من تاپیکهای شمارو خوندم از یه طرف ازش متنفری و میخوایی جدا شی از یه طرفم حرصت میگیره 😐
گلم اگه شوهرت دوست داری نه توی بهت نه توی جهنم شوهرت رو ول نکن
یا با هم برید یا نذار تنها بره .....
حتی برا مهمونی یه ساعته هم نذار شوهرتو تنها گیر بیارن
بلیط بگیر برو خواهش
چقدر غمگین
شوهرت با دختر دایی ش چجور رابطه ای داره؟؟؟
عزیزم تقصیر خودته ببین منم یه ادم نماز خون بودم با یه خانواده مذهبی ولی با دل شوهرم راه اومدم ادم باید با شوهرش رفیق باشه هرازگای باهاش قلیون میکشم تو جمع خانوادگی همراهیشون میکنم می‌رقصم شوهرم حجاب دوس نداشت کم کم گذاشتم کنار نمیگم توهم ول کن همه چیو ولی میتونستی بریو انقدر ناراحت نباشی یا وقتی میری دلیلی نداره بخوای کوفت خودتو شوهرت کنی میتونی بشینی یه جا مثل یه خانوم و فقط نگاشون کنی اینجوری جدا از شوهرت خانوادشم ازت سرد میشن این افکار قدیمیو بذار کنار گلم الان دوره ای نیس که بخوای با دله هم راه نیاین
با دختر داییش رابطه داره؟؟؟؟
به نظر خودت تو اشتباه نکردی گذاشتی تنها بره ی مرد جوان روزه واجب تر بود یا همسرت؟ مقصر خودتی
