اونم اینه ک
همه فهمیدن نامزدی کردم شهرمم کوچیکه پیچیده هجه جا ی جورایی هم تو چشم هستیم پیترسم ب هم بزنم دیگ کسی نیاد بگیرتم
الان از نامزدم بدم میاد نمیخوامش دیگه
زبون نفهمه درک نداره از نیازهای یه زن چیزی نمیدونه و همش داره خواسته های خودشو میگه
پول نداره میگه روز اول دیدی پول ندارم روز اول بهش گفتم تو شرایطشو داری میگه اگ نداشتم جلو نمیومدم و الان میگه کل پولی که دارم ۱۰۰ ملیون پوله و حقوق ده تومن میخواد با این خونه بسازه عروسی بگیره طلاهم بگیره برام
به خودش نمیرسه هیکلشو دوس ندارم بازوهاش لاغر و شل و وله من ک دخترم بدن سفت تری دارم
شکم داره روز ب روزم بزرگتر میشه و ورزش نمیکنه
لباس کهنه و پاره میپوشه و همیشه با همین لباسا دیدمش خسته شدم دیگه ازش
موهاش شوره داره چربه
دیروز دهنشم بو سگ میداد روزه بود
تازه دو قورت ونیمشم باقیه تو چرا روزه نمگیری من فک کردم دختر با ایمانی هستی
به هم بزنم با این اوصاف؟