ببین خواهرم من تاپیکای قبل شما رو خوندم.اولا مشکل اینه تو از اولش قبول کردی الان که عقد کردی و شوهر کردی خق واقعا حرف زدن نداری چون فقط خودت رو از چشمش میندازی.بجاش بگو عشقم من بالاشهر باشه باهاتم پایین شهرم باشه باهاتم خداروشکر ما خونه خودمونه از مستاجری بهتری بعدا بهترشو میخریم..غریب نیستی تو خوده تهرانی
و سعی کن هیچ وقت نه زندگی تو با کسی مقایسه کن نه چیزی و حرف دیگران رو تو تاثیر نداشته باشن
و گزینه دوم حالا حرفی رو که نباید میزدی زدی فداسرت برا همه پیش میاد ولی زندگی تو اگه دوس داری تکرار نکن لازم نیست زیاد عذاب وجدان بگیری
بعدشم همون جور زیاد غر زدن تورو از چشمش میندازه زیاد بهش چسبیدن وانمود کردن که انگار آسمون دهن باز کرده و شوهر تو افتاده پایین به نظرم زیاد جالب نیست حد وسط رو داشته باش
مثلا داشتم پیام تون رو میخوندم اون واقعا خوب جواب داده مثل آدم عادی ولی تو دیگه خیلی قوربون صدقه ش رفتی
نمیگم قوربون صدقه نرو ولی تعادلم رعایت کن …زیاده روی تو هر کاری جالب نیست