من لباس محلی دارم که خیلی پیشم عزیزه یعنی من لباسامو تا حالا به هیچ کس ندادم خواهر خودم کلا یه بار پوشید چشمم دنبالش بود خراب نکنه یعنی در این حد حساسم رو لباسم شوهرمن دوست نداره لباس به کسی بدم چون هم گرونه هم خراب بشه درست نمیشه بعد چند سری دختر داداش شوهرم گفت لباس بده واسه عروسی گفتم خودم میخوام بپوشم حالا چند روز پیش پسر بردار شوهرم اومد بهش تدریس کردم شبم بهم زنگ زد زن بردارشوهرم گفت لباسامیدی گفتم دادم تعمیر بشه پیش جاری دیگه که خیاطه و روستاست تعمیر بشه اگه رفتین بیارین ولی میدونستم حالا حالاها نمیرن دختر خالمم خواست همین حرفو زدم از شانس من همون روز پاشدن برا لباس رفتن اونجا و جاریم هماهنگ نبوده گفته اینجا کیست ولی فهمیده که من این بهانه رو اوردم کلی قسم دادهکه مردا نکش وسط و به خودت نگیر و لباس خودشو داده بهشون و اونیکی جاریمم بهش لباس نداده گفته لباسمو بدمیپوشه نمیدم منم از همین میترسم قدش حدود ۱۵ تا از من کتاه تره و لباسم کشبده میشه زمین و خراب میشه و اینکه این جاریم از موقعی که من نامزد شم تا عروسیم همش سنگ انداخته و حتی داخل عقدمم دعوا راه انداخت حالا کل خانواده فهمیدن من دروغ گفتم و شوهرم میگه من پشتتم ولی میدونم اگه مامانش یادش بده بر علیه من میشه شوهرم حالا جاریمم هر جا میرسه به همه میگه و چون بچش نوه اوله بین تموم خانواده عزیزه و همه ام طرف اونن بنظرتون خیلی ضایع شد چیکار کنم از خودم دفاع کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یک دختر ناز نازی که عاشق موسیقی🎶 و رقص 💃🏻 با ناخن های نچرال لاک زده 💅🏻مهربووون🥺یکم نا امید از زندگی💔عاشق اهل بیت و امام حسین 🥲 سهراب سپهری میگه:زندگی ذره ی کاهیست که کوه اش کردیم زندگی نام و نکوییست که خارش کردیم 🧷اگر دوست داشتی از ته دلت بگو خدایا میشه این کاربر و به آرزو هاش برسونی؟ کارما میگه:به این دنیا انرژی خوب بده مطمئن باش از غیر منتظره ترین راه ها به خودت برمیگرده اره دوست عزیز افکار و کلمات شما انرژی دارند مواظب افکار و حرف هاتون باشید 🌿
ول کن بابا مرگ یه بار شیونم یه باربذار بفهمن لباس نمیدی به کسیبعدا یه جور دیگه خودتو توی دلشون جا کن ...
اخه میدونی اینا از روزی که همسرم اومد تو زندگی من تا عروسیم غصه ایی نبوده که به ندادن یعنی زمینی که گفتن بندازیم پشت قباله من اینا نزاشتن عقدم دعوا راه انداختن موقه جهازم دعوا راه انداختن ۵ سال قهر بودن باهامون