خداشاهده نمیخوام بدشوبگم ولی مثلاباعروس داییام درارتباط با ما نه...
سرطان سینه داشت مانمیدونستیم از خانم دوست داداشم شنیدیم وبه روز خودمونم نیاووردیم بااینکه داداشم نمیرفت نمیومد بارها تماس گرفتیم که کمک بخوادکمک کنیم چه مالی چه ...
به دونه بیشترم بچه ندارن یکبارنشده بگیم دومی بیارمادرم یکبارگفت من بهش گفتم مامان بخاطره بیماریش نمیتوونه اونم دیگه حرفشونزد...
خونه ی بزرگ شوداده اجاره خونه ی بزرگ رهن کرده من یکبار خونه شو تواین شش سال دیدم