سلام خانما خوبید مادرشوهرم دو هفته پیش حدودا خونه خواهرشوهرم بود ماهم بودیم بعد پیش دامادشون به خونواده من یجورایی سربسته بی احترامی کرد و تیکه پروند که من همون لحظه گفتم منظورتون با منه و اینا کار ندارم بعد از اونم باز چندتا تیکه انداخت جواب داشتم ولی ندادم حالا الان انقدر ازش متنفر شدم صداشو میشنوم مورمورم میشه قبلا هروز زنگ میزدم بهش دیدم اصلا خوب جوابمو نمیده و بزور کردمش تو هفته دوبار زنگ میزدم دوباره یبار زنگ زد بوق خورد بعدش رد تماس داد الان یه هفته اس اصلااا بهش زنگ نزدم تلفنیم به شوهرم زنگ میزنه پا میشم میرم با یچی خودمو سرگرم میکنم اون یبار با گوشی پدرشوهرم بهم زنگ زد دوباره شوهرم بهش گفت چرا زنگ نمیزنی گفت شارژ ندارم به هیچکی زنگ نمیزنم درحالی که روزی چندساعت با دختراش حرف میزنن و این زنگ میزنه حالا بنظرتون کار خوبی میکنم اصلا بهش زنگ نمیزنم؟
چرا باید بهش زنگ بزنی؟؟ ما هفته ای یکبار میریم خونشون در صورتی بهش زنگ میزنم که مریض باشه برای احوال پرسی بهش زنگ بزنم
والله اگه جوابت و نمیده و بی محلی میکنه دیگه چه زنگی داری بزنی بعدم چه خبره هر روز ،نهایت هفته ایی به بار در حد احوال پرسی کلی بعدم انتظار نداشته باش تو با دختراش یکی باشی.
همونطور که غیرمستقیم تیکه میپرونه شمام غیرمستقیم جوابشو بده نه که تازه بگی با منی منظورت با منه واقعا خیلی ضایع بازی دراوردی البته ببخشید سکوت میکردی بهتر بود
وقتی بی محلی میکنه چرا خودتو اذیت میکنی
به نظرم چون راه دور هستن مناسبت ها زنگ بزن مثلا روز مادر شب یلدا و اینا بعدشم اجازه بده یه بار اون زنگ بزنه یه بار شما
احترام خودتو نگه دار اینجوری هم خودت آرامش داری هم اونا حد و مرز رو بیشتر رعایت میکنن
اخه شوهرم خیلی خونوادشو دوست داره خیلی حساسه رو زنگ واینا اولا میگفت من این همه خرج مامات و بابام میکنم تو با زنگ نزدنت خرابش میکنی زنگ بزن خودتو شیرین کن و فلان دید نمیره تو گوشم دبگه نگفت میترسم شوهرمو پر کنه زندگیمو خراب کنه دختراش خیلی یادش میدن خودش خوبه ولی دختراش برن که خیر خوشی نبینن