2777
2789
عنوان

آیا شوهر من شکاکه یا کنترل گر

| مشاهده متن کامل بحث + 318 بازدید | 60 پست
عزیزم شوهر من میگه از قبلش بگو مثلا من الان می‌خوام برم مغازه آرایشی زنگ بزنم بگم عزیزم من دارم میرم ...

عزیز سخت نگیر چیز بدی نیست که بنده خدا نمیگه که اجازه بگیر فقط میخاد اطلاع داشته باشه تو مثلاً بدن نمیاد شوهرت یک جایی بره بعدا بهت بگه بنظرت اگ ازقبل بهت بگه خودت خوشحال نمیشی اعتماد لینتون بیشتر نمیشه 

وقتی از یک چیزی خوشت نمیاد ببین اگ اونم همچین رفتاری رو داشته باشه تو وجود تو چه اتفاقی میوفته!؟

اول خیال راحتی دوم اعتماد سوم اینکه مهم دونسته بشی

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

متاسفانه پدر نداره 

بچه بوده پدرش فوت شده 

مادرش این اخلاق رو داره که عین گزارشگره، هرررررررر چی بشه زنگ میزنه شوهر من 

هرررر جا بخواد بره از لحظه آماده شدنش تا رفتن و برگشتنش بهش میگه ، آنقدر پر رو هستش، به شوهرم میگه ببخشید دیگه من چون شوهرم مرده، دیکه بجای اون با تو حرف میزنم ، خب زنیکه این پسرته، شوهرت نیست کی میخوای اینو بفهمی 

اینم فکر می‌کنه کار مادرش درسته 

شوهر من واسه خرید کردن اینجوره که اونم چون خودم از مجردیم عادت داشتم تنها نباشم واسم مهم نیست اما ای ...

ازمن نمیزاره تنهایی جایی برم حالا واسه هرکاری میگه فقط یکی باشه همرات میگه دوست ندارم 

نه اجازه نمی‌گیرم فقط واسه رفت و آمد با دوستام شاکیه که چرا میگی فلان روز می‌خوام برم ، چرا از قبلش ...

اون میخاد مهم داشته بشه ازش اجازه بگیری ولی اجازه که بکی ی تا آخر همینن از الان روش نده برای اجازه ولی خبر بده بگو فلان روز دارم بادوستام میرم بیرون یکی دوبار سخت میگیره اجازه بگیر کم کم از سرش نیفته ولی اینو بدون مثلاً نگو فلان روز میخام برم بگو دوستم گفته بیا فلان روز بریم گفتم باشه به شوهرم بگم ببینم برنامه ای نداریم بهت خبرمیدم بعد بگو جایی که قرار نیست بریم که من برم با دوستم 

اینجوری نه اجازه گرفتی نه بی احترامی کردی

ازمن نمیزاره تنهایی جایی برم حالا واسه هرکاری میگه فقط یکی باشه همرات میگه دوست ندارم

نمی‌دونم چه فکری پیش خودشون میکنن، خب اگر بخواهیم کاری کنیم با همونی هم که میریم انجام میدیم دیگه 


بنظرم کنترل گر نیست وگرنه اجازه نمی‌داد یا خودش مثل بادیگارد همیشه همراهت بود ،بنظرم با این اوضاع نا امنی آدم هرجا میخواد بره یه نفرم خبر داشته باشه خوبه😬

وقتی تو تاپیکی پست میزارم مخاطب صحبت من استارتر تاپیکه ، نه شخص دیگه .پس لطفا نظرتونو به دیگران تحمیل نکنید فضولای روانی🤣 حالا ریپ بزن تا بترکی اصلا اعلانمو نگاه نمیکنم

اون میخاد مهم داشته بشه ازش اجازه بگیری ولی اجازه که بکی ی تا آخر همینن از الان روش نده برای اجازه و ...

دقیقا همین جمله رو میگم 

میگه باشه اما هر وقت از پیش دوستام برمی‌گردم ، شوهرم انگار ناراحته ( کلا تو این یکساله ۳ دفعه دیدمشون)

خودشم قبلاً خیلی رفیق باز بوده، الان اصلا بیرون نمیره بلکه مجبور شه 

بنظرم کنترل گر نیست وگرنه اجازه نمی‌داد یا خودش مثل بادیگارد همیشه همراهت بود ،بنظرم با این اوضاع نا ...

عزیزم میگه قبل از رفتنت به من بگو 

مثلا الان یه کاری پیش بیاد بخوام برم تا مغازه ، باید زنگ بزنم عزیزم دارم میرم مغازه 

اونم بگم چرا؟ گزارش برسونم که مغازه چکار دارم بعد بگه اوکی 

این اخلاق رو مادرش داره و چون پدر نداشتن، از بچگی مادرش اینو جای شوهرش گذاشته، یه جوری به شوهر من گزارش می‌رسونه که چکار میکنه، انگار بهش گفتن اگر نگی می‌میری 

نمی‌دونم چه فکری پیش خودشون میکنن، خب اگر بخواهیم کاری کنیم با همونی هم که میریم انجام میدیم دیگه

تو شوهرت همش همراهیت نمیکنه سخت نگیر آزادت گذاشته اما میخاد ازت خبرداشته باشه تواین اوضاع مملکت من بهش حق میدم 

خداییش من بااسنپ هرجا میخام میرم و میام اما بعضی وقتها خوبه بدونن من واقعا هیچ حس امنیت ندارم وقتی می م بیرون اینقدر که جامعه خرابه از راننده اسنپ هم میترسم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز