2777
2789
عنوان

صرفا جهت درد و دل

17 بازدید | 1 پست

برادرم ۳۲ سالشه خداروشکر برای ازدواج شرایط بدی نداره

ما یکی از آشنایان رو بهش معرفی کردیم و قرار شد مدتی با هم صحبت کنن بعد اگر همو پسندیدن بریم خواستگاری 

اما دختره از روز اول کلا دلش با برادرم نبود و مدام بهانه های بیخود میگرفت و سر مسائل پیش پا افتاده یهو یه ماه غیبش میزد ...

رفتار مناسبی با برادرم نداشت و همش بهش میگفت کار رسمی نداری نمیتونی ضامن بشی 

می‌گفت باید بخاطر من ۴ سال صبر کنی تا دانشگاه م تموم بشه .... 

و به ما جواب قطعی نمی‌دادند نه میگفتن اره نه میگفتن نه که ما از بلاتکلیفی در بیاییم

و یک سال برادر منو دنبال خودش کشو ند آخرم گفت مطمعن نیستم

الان برادرم نمیخاد دیگه ایشون و کلا میگه دلمو شکسته 

و ما کس دیگه ای رو برای خواستگاری معرفی کردیم اما اون دختر خانم الان برگشته و میگه بیا ازدواج کنیم ولی داداش من دیگه جلو نمیره و میگه خودشو از چشمم انداخته

ایشون چند جا گفته که فلانی اومده خواستاریم وسطای ول کرده رفته ...

خیلی ناراحت این موضوع ام ولی ما یک سال صبر کردیم


سلام عزیزم شما کار اشتباهی نکردید 

منم داداشم نامزد بود سال پیش دختره خودش گفته بود بیا جلو من پول برام مهم نیست با این ک داداشم گفته بود صبر کن تا پول جمع کنم انقدر اذیت شدیم خدا می‌دونه چ چیزایی تحمل کردیم آخرشم رفت همه جا پر کرد ک داداش من خسیسه 

انقدر دروغ گفته داداشم نقل مجلس پسرا شده و میخندیدن بهش یک سال گذشته من ک مامانم نزاشت برم بهشون چیزی بگم و به داداشمم نگفتم اما خدا خودش جواب کاراشو بده 

اصلا اجازه ورود همچین آدمی رو ندین به زندگیش .. دل ک برنجه رنجیده...هر چی میخاد بگه بگه نهایت بزرگترین به دختره بگه ک این حرفا درست نیس پشت سر ما میزنی و به روش بیارید تا ادامه نده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   nazi09  |  4 ساعت پیش
توسط   domino18  |  3 ساعت پیش