دوسال بود درگیر ناباروری بودم همه راه رو رفته بودم و دیگه دکتر گفته بود باید بچه بکاری ..دلم خیلی شکسته بود آخه من هم از نظر پزشکی و منطقی هم از نظر اعتقادی کم نذاشته بودم کربلا رفته بودم زیر قبة ی امام حسین رفته بودم، فاطمیه کلی دعا کرده بودم ،هرجا میگفتن فلان کار جواب میده محال بود من انجام نداده بودم...خسته بودم خسته ی خسته س خسته ...انقد که بخدا میگفتم خدایا اگر بهم نمیدی اشکال نداره پس حداقل قلب من رو از سینه در بیار که انقد مشتاق مادر شدن نباشم.پارسال با دل شکسته رفتم اعتکاف...فقط به قصد فرار رفته بودم که سه روز تنها باشم تو این سه روز صلوات خاصه حضرت زهرا رو زیاد می‌فرستادم و ختم صلوات خاتم رو گرفتم اعمال اعتکاف رو تاجایی که تونستم انجام دادم...نماز شب ، نماز جعفر طیار، نماز استغفار و قرآن زیاد میخوندم و فقط از خدا میخواستم ناامیدم نکنه اعمال ام داوود رو اونجایی که اسامی خدا رو صدا میزدی با پای ایستاده خوندم...خلاصه که هرکاری که از دستم میومد انجام دادم تا به چشم بیام...دقیقا ده روز بعدش دکتر تاریخ لقاح بارداریم رو محاسبه کرد ..و به لطف خدا الان بچه ام کنارم خوابه...پارسال همسرم بیکار بود اینم خواسته بودم از خدا که خداروشکر به لطف خدا و اهل بیت امسال استخدامی قبول شده و فقط منتظر خبرش کنند بره سرکار...خلاصه که جدا از حاجت اعتکاف قطعا یکی از بهترین خاطرات عمرتون میشه...
از ۱۳ رجب مصادف با ۲۵ دی
تا ۱۵ رجب مصادف تا ۲۷ دی اعتکاف.
ببخشید طولانی شد
