اصلا نگو به مامانت
حرف چیه بتزسونش خودت
خودت زیر نظر بگیرش بگو بخوای بی آبرویی رسوایی به بار بیاری این بچه است نمیفهمه بترسونش تهدیدش کن
بابا نگید اینجور چیزها رو آبروی بچه رو نبرید خودش دوسال دیگه بزرگ میشه میفهمه اشتباه کرده نکنید
من خودمم همین سنم اصلا به مامانت نگو خب؟ سعی کن رفیق شین طوری که هرکار با پسره میکنه بیاد بهت بگه الان به مامانت بگی هم ازتو متنفر میشه هم مامانت ولی سعی کن یچیزایی جدا از نصیحت بهش بگی بعد بزار کار خودشو بکنه این سن اینچیزا عادیه زیاد درگیرنشو
چقد خوب بود اگ خواهر بزرگتر مث ی رفیق بود نه مادر😑
باهاش صحبت کنین سعی کنین قانعش کنین اما اینکه ب مادرتون بگین باعث میشه دیدش ب شما عوض بشه و دیگه شمارو محرم خودش ندونه
جوری برخورد کنین ک چیزی بشه بیاد بهتون بگه ن ک همش مجبور ب مخفی کاری باشه
کار خواهرت کاملا از سر لج بازیه مخصوصا تو این سن خودمم یادمه با اینکه بهترین خانواده رو دارم بازم لج باز بودم اصلا عین ی بازی شده بود برام و پیچوندن و دور زدن برام هیجان انگیز بود
به ۱۸ که رسیدم از سرم افتاد
ولی اینکه میگی بقیه بفهمن ابرومون میره
حقیقتش اینه که تا شماها شلوغش نکنین ابروی هیچکس قرار نیست بره. اگه میدونی مامانت چقدر وحشتانک واکنش نشون میده و کاری میکنه که عروستون هم که عریبست باخبر شه کاملا مشخصه شخصی که ابرو رو میبره مادرتونه که نمیتونه درست حلش کنه
با خواهرت دوست باش و راهنماییش کن اگر اینکارو نکنی تورو هم دور میزنه و نتیجه ی این دور زدنا اینه که ی ادم وحشتناک پیدا میکنه چون هیچ نبوده که راهنمایشش کنه که چه ادمی برای زندگی خوبه همش مجبور بوده شما رو دور بزنه
گوشیشو بگیرید ازش
