دوستان من تمام مشکلات زندگیمو میتونم حل کنم اما زنداداشم شده یک مشکل اساسی تو زندگیم . تازه ازدواج کردم و زندگی خوبی دارم شوهرم چشم پاکه و دوسم داره و هیچوقت ازم ایراد نمیگیره مخصوصا ظاهری . اما خودم خیلی دوس دارم یکم چاق بشم و توپر باشم . قدم بلنده . از شانس بدم زنداداشم یه زن چاق و توپر هست که پایین تنه بسیار درشتی داره ، خیلیا بدشون میاد و بهش میگن چاق ! اما اعتماد به نفس خیلی خیلی زیادی داره ، از طرفی به شدت جلف هست ، آرایش میکنه و به خودش میرسه ، همیشه میخواد بگه من از همه خوشگل ترم و خوش اندام ترم و شوهرم خیلی خوشبخته ! جلوی شوهرم بیشتر به داداشم توجه میکنه و خودشو خانوم نشون میده ! در حالی همه میدونن چقدر کم عقله ! هم سن هستیم ولی من خیلی سر سنگین تر هستم . منم به خودم میرسم و همه بهم میگن خوشگل و خوش اندام هستی . ولی خیلی بهم فشار میاد وقتی زنداداشم جلوی شوهرم خودنمایی میکنه لباس تنگ میپوشه و اصلا به حرف داداشم گوش نمیده ، چون سفیده شلوار نود میپوشه که پاهاش دیده بشه حتی وقتی داداشم میگه نپوش . حتی سعی میکنه به شوهرم نزدیک بشه و باهاش شوخی کنه ، وقتی شوهرم هست بیشتر به خودش عطر میزنه ، از غذای خودش مدام تعریف میکنه . شوهرم اصلا نگاشم نمیکنه اما من خیلی میترسم از اینکه با این کاراش آخرش تو دل شوهرم جا باز کنه ، میترسم شوهرم تو دل خودش بگه کاش زن منم اینجوری بود ، با اینکه من هیچ چیزی براش کم نمیزارم و همیشه بهم میگه عاشقمه ، دستپختم عالیه و خیلی خوش رو و خوش صحبت هستم .ولی این موضوع شده نقطه ضعف من و بارها بخاطرش با شوهرم دعوا کردم که به زنداداشم توجه نکنه ! ازش متنفر شدم دوس ندارم حتی بشینه رو به روی شوهرم که به هم نگاه کنن ، خیلی بدبین و شکاک شدم و خیلی زندگی ها دیدم که خراب شده بخاطر خیانت عروس خانواده ! اینم بگم که عروسمون یک بار طلاق گرفته از داداشم و باز برگشتن به هم . چیکار کنم راه حل چیه ؟ آرامش ندارم اصلا 😭💔