بزرگترین حسرتت تو زندگی چیه

حسرت یه شوهری که بهم محبت کنه و عاشقانه دلش منو بخواد  بهم. بگه هر چی دلت بخواد برات میخرم 

حسرت اینو با خودم به گور میبرم

یعنی خدادوست داره بااین همسر زجر بکشه وسال های جوونی اش هدر بره کلا خدا دوست داره بنده اش زجر بکشه من این وخوب فهمیدم دعاهای خود منم جواب نمیده این بی دین هاخییییلی عزت بیشتری پیش خدا دارن حالشون هم از ما بهتره 

هول هولکی تصمیمشو گرفتم تا یکی دو سال بعد کاملا پشیمون شدم تااااا الان که بزرگ شده

تاثیرش زیاده مخصوصا برای دختر

نه به نظرمن دوست نداره برای من وامثال من وتو اصلا دوست نداره من که دارم تجربه اش میکنم خیلی هارو دیدم مثل من وتو متاسفانه 

اره ولی پدر تاثیر به سزایی داره تو زندگی ادم و ارزوهاش

بینایی

خودم میدونم اجی افسردگی دارم اینم میدونم میخاستم یواشکی برم میخاست بم پول بده گندزدم دیروزیه پیام اومدفهمید

می‌دونی بعضی موقع‌ها دلم چی میگه میگم واقعا شاید خدا می‌خواد من از این طلاق بگیرم...... چون من الان دارم زندگیمو با چنگ دندون نگه می‌دارم که به طلاق ختم نشه به خاطر اینکه  یه دختر دارم

الهی به حق این ماه به زودی ازش جدا بشی

حسرت همچی:)💔

تو این سن کم🙂

الهی امین 

الهی بهترین ها نسیب قلب مهربونت خواهر

نمیدونم چی به صلاح زندگی ات هست ولی من خودم خیییلی وقتا باخودم میگم چرا این زندگی مضخرف باید به جایی برسه که به این چیزا فکر کنی چرا نباید مثل بقیه توصلح وآرامش باشیم باور کن منم تووضعیت خودت ام فقط بچه ندارم همش فکر میکنم داره خیانت میکنه اصلا نمیدونم آینده چی میخواد بشه نمیدونی چقدر ازاین خدایی که هرروز صداش میزنم دلگیرم

. می‌دونی من برای این میگم شاید مثلاً طلاق خدا می‌خواد من طلاق بگیرم چون شوهرم اصلاً با هم راه نمیاد یعنی هیچ کاری برای خوب شدن زندگیم نمی‌کنه یه روز میام میگم بیا اینجوری کنیم زندگیمون خوب بشه میگه نه من همونی که هستم و خیلی رفتم قهر کردم خونه مامانم گفتم خدایا یه کاری بکن که خودش بیاد برای آشتی ولی هر سیری هم نیومد حتی شده تا یه دو هفته موندم ولی نیومد دیگه مجبور شدم خودم برم...... من دختری بودم که انقدر غرور داشتم تا یه چیزی می‌گفت یه کاری می‌کردم که اصلاً قهر می‌کردم ناراحت می‌شدم ولی الان فقط سکوت می‌کنم که کتک نخورم یا فحش نشنوم..... انشالله عزیزم زندگیت انقدر خوب بشه که دیگه اصلاً به اینجور چیزا فکر نکنی...... خیلی خوبه که بچه نیاوردی من اگه بچه نداشتم ازش جدا می‌شدم چون خودتم بچه طلاقم خیلی درد بی‌پدری کشیدم نمی‌خوام دخترم این دردو بکشه....

آره خیلی سخته اینجور شرایط حالا من سکوت نمیکنم جواب اش ومیدم ولی خب دیکه حوصله اش وندارم الکی دارم ادامه میدم ان شالله به یه ثباتی برسیم