2777
2789
عنوان

آیا از افسردگی خویش رنج میبیرید انگشت خود را رو این تاپیک بفشارید

| مشاهده متن کامل بحث + 226 بازدید | 39 پست

داداشم یه شماره جدید خریده بود مامانم هنوز درست حفظ نکرده بود، زنگ زد بدون اینکه بذاره طرف حرف بزنه شروع کرد معلوم هست کجایی؟؟داشت همینطور تند تند حرف میزد تا اینکه بالاخره طرف تونست وسط حرفش بپره گفت خانوم اشتباه گرفتی، مامانمم کم نیورد گفت منم جای مادرتم برو خونه نگرانته :)))))))

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

تو زیبایی؛

تو به اندازه غمی که در چشمهایت پنهان کردی، زیبایی.

تو به اندازه لبخندی که دربرابر سختی‌ها می‌زنی، زیبایی.

 ماه من؛

 تو به اندازه تمام اسرار تاریک و ناگفته درونت، زیبایی.

تو خیلی زیبایی رفیقِ #جوانه_ای من🌝🪻



لایق تو کسی نیست؛

جز آنکه :

تو را انتخاب میکند نه امتحان،

تو را نگاه می‌کند نه اینکه ببیند،

تو را حس کند نه اینکه لمست کند،

تو را بسازد نه اینکه بسوزاند،

تو را بیاراید نه اینکه بیازارد،

تو را بخنداند نه اینکه برنجاند،

و تو را دوست بدارد و دوست بدارد.🙂

برای سرگرمی و بهتر شدن حالم  دوتا غاز جیغ جیغو خریدم سرمو بردن شبا وقتی میرم غار غار میکنن میام غار غار میکنن دون میدم غار غار میکنن صندلی حیاطو پاره کردن ابراشو کشیدن بیرون ورق های بادگیرو تیکه پاره کردن نرش ساکته ولی نمیزاره بگیرمش بدش میاد سرشو میزاره رو شونم که چشاش به چشام نخوره .. ولی مادش که همش غار غار میکنه میزاره بگیرمش و بغلش کنم  وقتی میگیرمش میخاد انگشتامو بخوره زیپ کافشنمو باز میکنه بعد نرش شروع میکنه به غار غار که جفتش یعنی مادشو ول کنم  دیونم کردن بابا  🤣🤣🤣🤣

آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست 

یه بارم آماده شده بودیم بریم مهمونی که یهو دیدیم در زدن


همه ساکت شدیم تا فکر کنن نیستیم


چند دقیقه بعد آروم خم شدم از زیر در نگاه کنم یه دفعه دیدم دوتا چشم ام ازون ور داره منو نگاه میکنه :joy:

حیف نون  میره سربازی تو صف بوده

سروان میگه: به چپ چپ به راست راست

سروانه می بینه حیف نون  همینجوری وایستاده و هیچ کاری نمیکنه🤔


میگه تو چرا به فرمانم عمل نمی کنی؟


حیف نون  میگه:

جناب سروان شما اول تصمیم قطعی رو بگیر

 بعدش چشم من انجام میدم:joy::joy::joy: :grin:🤣🤣🤣

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792