داییش و داداشش هم نشسته بودن
کارت عابر بانکش گم شده بود از دستم
امروز رفت بره بسوزونه
بهم گفت از این به بعد چیزی گم کنی تورم یه لگد میزنم بهت پرتت میکنم بیرون که بری گم بشی دیگه برنگردی
دیگه خسته شدم بقران با ۲۰ سال سنم آب شدم دیگه
بخاطر بچها موندم ولی آنقدری خستم که دیگه میگم ولش بزارم و برم