زندگی بدون بچه چقدرررررررررررر وحشتناکه

چهارده ساله ازدواح کردیم

بچه نداریم و علاقه ای هم به بچه دار شدن نداریم

اصلا نمیدونم چطور میتونید دنیا و زندگی رو اینجوری ببینید 

مراکز ناباروری رفتی..این روزا دیگه این مشکل شما مشکل سختی نیست. دکترا  هستن‌ مراجعه کن ان شاالله بچه دار میشی.تلاشتو بکن.خدابزرگه.

تاپیک اخر من درمورد همین موضوع بود.دوست داشتی نظراتو بخون.خیلی ها خودشون انتخاب کردن بدون بچه زندگی کنن عزیزم

عزیزم پیشنهاد میکنم اصلاح سبک تحت نظر یکی از ماماهای تاجیکی شروع کنی، نه واسه درمان و بچه دارشدن بلکه برای کمک به بهبود روحیه ات .من هم ناباروری ثانویه دارم ولی با گروهی که هستم حالم خوبه .

پیج هاشون رو ببین از هرکدوم فاز مثبت گرفتی باهاش دوره بردار .

هرچند میدونم غم شما بزرگتر از منه

ببخشید کلمات کیبورد انتخاب میکنه خودش 

اشتباه شد

من دو تا دختر عمو هام از دو تا عموم هر دو از پروشگاه اوردنشدن و الان که هر کدوم خانومی شدن و زندگی عمو هام جمع میکنن و  حواسشون به پدر مادر پیرشونه.حتی یکی از دختر عمو هام اینقد با درکه تو خونه عموم نشسته گفته پیش مامان بابام باشم چون ازدواج کردم نمیخوام تنهاشون بزارم...عمو و زن عموم که از  پدر مادر من به خدا حس مادری و پدری شون بیشتره...من که خانوادم تو شهر غریب ولم کردن با این ایل شوهر...بنظرم نیت پاک و درستی بکن و از پروشگاه بیار ...دیدم که میگم...اجرت آسمونی خواهد بود و میبینی ثوابشو تو زندگیت...

چرا نمیتونی؟؟!! 

توکل برخدایت کن؛

       کفایت میکندحتما؛

            اگرخالص شوی بااو؛

                   صدایت میکندحتما"

به لطفش شک نکن هرگز

         اگردنیاحقیرت کرد؛

                تورسم بندگی آموز؛

                    حمایت میکندحتما

اگرغمگین اگر شادی؛

        خدایی را پرستش کن؛

                 که هردم بهترینها را

                    عطایت میکندحتما

شرایط هر کسی فرق میکنه ، قطعا هیچ‌کار خدا و دنیا بی حکمت نیست بالاخره یروزی اینو درک میکنید ، فقط چیزی رو به زور از خدا طلب نکنید و ازش بخواهید دلیلش رو بهتون نشون بده برای آرامش دلتون دعا میکنم انشاالله آنچه به صلاحتونه اتفاق بیفته براتون

چه عقل خوبی ...ازهمه چیز می افتی تا میتونی لذت ببر ..بچه آوردم نه خودم لذت میبرم نه طفلی پسرم 

من نه عقده چیزی رو دارم نه قصد توهین با تخریب کسی ده سال شاغل بودم و سه سال خانه دار والا کار تمام وقتم نیست خانه داری من صب مدرسه میرم عصر اموزشگاه به همه کارای خونمم میرسم یه پسر پنج ساله هم دارم وقتی میمونه بشینم فکر و خیال کنم؟؟یا غصه چیزی رو بخورم؟؟من بعد از مدتی که بچه دومم رو از دست دادم شب و روز کارم شده بود گریه جارو میکشیدم گریه غذا میپختم گریه ولی وقتی مرخصیم تموم شد و برگشتم کلا ذهنم خیلی درگیر شد و انگار فضایی برای فکر به چیزای تلخ نداشتم

گلم هرکسی به یه طریق سرنوشتش نوشته شده هیچ کسی بدون مشکل تودنیانیست.یکی بچه اش بیماره روزی هزاربارمیمیره وزنده میشه،یکی یه طوردیگه مشکل داره ،شماهم اگه صلاح دونستید یه بچه به سرپرستی بگیرید.

عزیز

این دنیا گذراست،من خودم به این فکر میکنم

که

توو دنیا آدمها با شرایط مختلف زندگی میکنن

و همه یه جور نیستن

قرار نیست همه ازدواج کنن یا همه بچه بیارن یا همه اونا که بچه دارن،بچه های خوب و موفق بزرگ کنند...

خداجونم حواسش به همه این آدمها هستو تنهاشون نمیذاره.

پس الان رو غنیمت بدون و زندگی کن

روی اخلاق و اعتقاد و باورهات کار کن،به زندگیت هدف بده که آدم بهتری بشی

خدا اینو ازت میخواد،پس انجامش بده

ان شاالله اگه به صلاحه،بچه دار هم میشی

چون خدا باید بخواد و وقتی با وجود تلاش و... نخواسته،خب خودتو متمرکز روی بچه نکن.

به بهتر شدن خودت فکر کن

حتی اگه بچه ام داشتی،بازم باید هدف بالاترت بهتر شدن خودت میبود

مثلا اگه داشتی ولی تعصب روی بچه ات از شدت علاقه باعث میشد مرتکب کارهای بدی بشی،واقعا بچه ارزششو داشت؟!!!

ایشالا بسلامتی بغلش بگیرید منم شخصا اینجا فقط تجربم از اطرافیانم رو گفتن نه قصد توهین و نه تخریب کسی رو نداشتم خودم چون هم شاغل بودم هم یمدت خانه دار دیدم که خانم خانه دار حتی غصه و فکر خیال مشکلات همسرشم میخوره چه برسه به خودش

بیخیال تا روزی که پریود میشی وقت برای بچه دار شدن هست اصلا چیز مهمی نیست که بخوای براش غصه بخوری و بی هدف بشی تا اون موقعی که قسمت بشه و باردار بشی برا خودت سرگرمی درست کن سر کار برو یا حیوون خونگی نگه دار من یه سگ دارم همه حرکاتش مثل بچه کوچیکه اندازه یه بچه هم وقت میبره نمیگم جای بچه رو میگیره ولی جایگزین موقت خوبیه حیوون خونگی

منم