سلام عزیزم
در مورد غذا بردن به محل کار همسرتون، من اگه بودم قضاوت و نظر بقیه ذرهای برام اهمیتی نداشت، فاکتور تعیینکننده برام این بود که ببینم این کارم داره حس و حال بینمون رو بهتر میکنه یا اینکه کمکم تبدیل شده به وظیفهای که اگه انجام نشه طرف مقابل کمتوقعیش میشه، یا اینکه طرف مقابلم احساس مزاحمت میکنه، یا…
در مورد مادر همسرت حق میدم که دوست نداشته باشی باهاش روبرو شی چون کوتاهی ایشون فقط سکوت کردن مقابل اونهمه توهینهای خواهرش نبوده، بلکه خودش هم سخنرانی کرده در مورد همکفو نبودن و مخالفت برای ازدواج شما و…
حقیقتا من اگه جای ایشون بودم وقتی همچین خبطی کرده بودم و عروسم هم جواب تلفنهام رو نمیداد ترجیحا فعلا منزلشون نمیرفتم.
در مورد سوغاتی فرستادن واسه خواهرشوهر هم با شرایط پیشآمده در صورتی چیزی براش میفرستادم که رابطه خودم باهاش صمیمی و خوب میبود از قبل، وگرنه این کاری هست که داداشش میدونه که باید انجام بده یا نه، من دخالتی نمیکردم نه در خریدش نه مقدارش و…
من سالهاست که روابط همسرم با خانوادهش رو صرفا مربوط به خودش میدونم، نه مناسبتی رو بهش یادآوری میکنم، نه مخالفتی میکنم با هدیهای که میخواد بخره. اگه خودش بیاد مشورت بکنه که چی بخره بهتره، من صرفا نظرم رو بهش میگم.
همه اینها نظرات شخصی من بود عزیزم و شما احتمال داره کاملا متفاوت فکر و رفتار کنی و نتایج بهتری هم بگیری🌺