یه خواستگار برام اومد کلا یه حالی بود دستا و پاهاش خیلی کوچولو بود فرم کله اش یه جوری بود ببخشید شبیه عقب مونده ها بود قدشم کوتاه بود من خودم ۱۷۵ ام
پسره هم ۳۷ ساله و معلم بود و نه خونه داشت نه ماشین حالا کار به شرایطش ندارم حالم از ریختش بهم خورد من خودم خیلی خوش هیکلم
من ۲۹ سالمه خانواده میگن چون سنت داره میره بالا دیگه هرکی اومد باید قبول کنی خیلی رو مخم راه میرن همین الان انقدر با مامانم بحث کردم تپش قلب گرفتم نمیدونم چه خاکی از دستشون به سرم بریزم هر آشغالی اومد خواستگاری تا چند وقت بحث و کشمکش داریم که باید قبول کنی😫😭😭